شجاعپوریان در گفت و گو با اعتمادآنلاین:
منتقدین می خواهند مانع پیروزی مجدد روحانی شوند
اصولگرایان به مرور متوجه شدند نمیتوانند استراتژی اصولگرا بودن روحانی را در بین افکار عمومی پیش ببرند/ با پیروزی قاطع لیست امید در تهران و ناکامی برخی چهرههای اصلی اصولگرا در انتخابات مجلس خبرگان استراتژی رقیب، از نقد به تخریب و تقابل و تهاجم تغییر کرد/اصولگرایان در جهت تخریب دولت فرصت مجددی در اختیار احمدینژاد قرار دادند/ انیمیشنی کودکانه در جهت تخریب دولت/ عمر دولت یازدهم 8 ساله خواهد بود/ کلیه امکانات و توان خود را جمع کردهاند تا مانع پیروزی مجدد روحانی در انتخابات ریاستجمهوری شوند/ موفقیت مجدد جریان اصلاحات و اعتدال کابوس رقیب به شمار میآید/ جریان رقیب بدون در نظرداشتن منافع ملی به تخریب دولت و دستاوردهای دولت میپردازد تا در انتخابات ریاستجمهوری 96 از پیش باخته نباشد/ با کلید خوردن پروژه تخریب دولت روحانی اصولگرایان مایلند از هر ابزاری برای ناکامی اصلاحطلبان استفاده کنند/ فرصت مجددی در اختیار احمدینژاد نیز قرار داده شده تا ضمن تبلیغ برای خود، زمینه فشار بر علیه دولت را تشدید کند/
اعتمادآنلاین- هجمه ها به دولت دهم وارد مرحله جدیدی شده است و این امر را می توان از فضای سیاسی کشور تشخیص داد ، این هجمه ها گاها به صورت در هم تنیده و زنجیره وار در گوشه و کنار کشور به چشم می خورد که تخریب دولت را مدیریت میکند. در همین زمینه به گفت و گو با ولی الله شجاع پوریان نماینده ادوار مجلس و عضو اصلاحطلب شورای اسلامی شهر تهران پرداختیم که در ادامه می خوانید:
در حالیکه دولت آقای روحانی در عرصه سیاست خارجی و حل مساله هستهای، عملکرد قابل دفاعی داشته است؛ این روزها شاهد تخریب های متعدد و پی در پی بر علیه دولت هستیم فکر می کنید دلیل این امر چیست؟
برای تبیین چرایی این پدیده باید به ریشهیابی آن بپردازیم. بعد از انتخابات سال 88 مسائل و تغییرات مهمی که در فضای سیاسی کشور شکل گرفت. بسیاری از شخصیتهای اصلاحطلب با محدودیتهای مختلفی روبرو شدند؛ اغلب تریبونهای رسمی و عمومی از جریان اصلاحات گرفته شد، رسانه ملی و بسیاری از رسانههای داخلی به تخریب اصلاحات پرداختند و به گونهای به افکار عمومی القاء میشد که جریان اصلاحات یک جریان مرده و نحیف است که توان بازسازی و احیاء را ندارد؛ از همین رو توهمی به اردوگاه رقیب دست داد که آنها حداقل تا چند صباحی پیروز بلامنازع رقابتهای انتخاباتی هستند و با ابزاری که در دست دارند از جمله نهادهای نظارتی و رسانه ملی، به راحتی میتوانند در غیاب چهرههای شاخص جناح اصلاحات به پیروزیهای پیدرپی دست یابند.
با چنین ذهنیتی اصولگرایان پا به عرصه انتخابات 92 گذاشتند و تعدد کاندیداهای اصولگرا در سال 92 نیز نشان میداد آنها تقریبا به پیروزی خود مطلع هستند و صرفا اختلاف بر سر افراد اصولگراست. با این ذهنیت نتیجه انتخابات 92 برای اصولگرایان بسیار سخت و سنگین بود. واکنش اولیه اصولگرایان به ناکامی در انتخابات نوعی سردرگمی و مصادره فرد پیروز بود تا جایی که شاهد بودیم برخی رسانههای اصولگرا عنوان میکردند دکتر روحانی با توجه به حضورش در جامعه روحانیت یک چهره اصولگراست؛ اما به مرور زمان و با مواضعی که دکتر روحانی اتخاذ کرد اصولگرایان متوجه شدند نمیتوانند استراتژی اصولگرا بودن روحانی را در بین افکار عمومی پیش ببرند، لذا استراتژی نقد دولت را فعال کردند. استراتژی نقد تا انتخابات اسفند 94 با شدت و ضعف پیگیری میشد، اما بعد از انتخابات مجلس دهم و پیروزی قاطع لیست امید در تهران و ناکامی برخی چهرههای اصلی اصولگرا در انتخابات مجلس خبرگان استراتژی رقیب، از نقد به تخریب و تقابل و تهاجم تغییر یافت. موضوع برجام و رفع تنش ایران با کشورهای غربی نیز به عنوان عملکرد مثبت در پرونده دولت یازدهم به مذاق آنها خوش نمیآمد و اصولگرایان به
این واقعیت پی برده بودند که اگر این شرایط تداوم داشته باشد، ناکامی آنها در انتخابات ریاستجمهوری 96 نیز قطعی خواهد بود، لذا اصولگرایان کلیه امکانات و توان خود را جمع کردهاند تا مانع پیروزی مجدد روحانی در انتخابات ریاستجمهوری شوند.
به نظر شما این گروه چه هدفی را دنبال می کند؟
تشدید فشار بر دولت و رفتار اصولگرایان در دو سال اخیر هدفی جز پیشبرد برنامههای انتخاباتی اصولگرایان نداشته و موفقیت مجدد جریان اصلاحات و اعتدال کابوس رقیب به شمار میآید. اگر بخواهیم ارزیابی منصفانهای از عملکرد دولت داشته باشیم با وجود نقدهایی که در برخی عرصهها بر دولت یازدهم وارد است، اما باید بپذیریم دکتر روحانی در یک شرایط بحرانی و پرتنش چه از لحاظ داخلی و چه فضای بینالمللی بر مسند امور نشست و چه بسا اگر همراهی و درایت سران اصلاحات و اعتدال نبود، نظام و مردم شرایط وخیمتری را نیز تجربه میکردند؛ لذا از دریچه اصولگرایان نیز بخواهیم دولت روحانی را ارزیابی کنیم، درواقع دولت یازدهم باعث افزایش ثبات و اقتدار نظام شد.
اما متاسفانه رویکرد تمامیتخواهانه جریان رقیب بدون در نظرداشتن منافع ملی به تخریب دولت و دستاوردهای آن میپردازد تا در انتخابات ریاستجمهوری 96 از پیش باخته نباشد؛ در چنین فضایی در فاصله یک سال و چند ماه به انتخابات ریاستجمهوری شاهد فعال شدن فعالیتهای انتخاباتی احمدینژاد هستیم تا درواقع تمرکز دولت را بگیرند؛ آن هم در شرایطی که تا همین چند ماه پیش احمدینژاد با آن سابقه تاریک و عملکرد منفی خود به زعم اصولگرایان از دایره اصولگرایی خارج شده بود و هیچ تریبونی نیز از سوی اصولگرایان در اختیار وی قرار نمیگرفت، اما چون پروژه تخریب دولت روحانی کلید خورده و آنها مایلند از هر ابزاری برای ناکامی اصلاحطلبان استفاده کنند، فرصت مجددی در اختیار احمدینژاد نیز قرار داده شده تا ضمن تبلیغ برای خود، زمینه فشار بر علیه دولت را تشدید کند؛ لذا به طور یقین میتوان گفت پشتپرده تمام اتفاقات اخیر در فضای سیاسی کشور جلوگیری از پیروزی مجدد دولت در انتخابات آینده ریاست جمهوری است و در فرصت باقیمانده نیز این فشارها شدیدتر خواهد شد.
هجمه ها به شکلی است که به نظر می رسد اتاق فکری منسجم برای تخریب ها فعالیت می کند آیا شما این تخریبها را هماهنگ می دانید؟
به نظر میرسد هماهنگی کاملی برای تخریب دولت در بین جریان رقیب برقرار است؛ به طور مثال به صورت تقریبا همزمان و موازی مسائلی در رسانه ملی مطرح می شود، مهمانانی در برنامههای سیاسی و خبری به نقد برجام میپردازند؛ در همان حال در فضای دانشجویی به این موضوع دامن میزنند؛ محمود احمدینژاد در مراسمی که به مدافعان حرم اختصاص دارد، حاضر می شود و موارد مختلف از این دست همه نشان از یک مجموعه هدفمند و سازمانیافته است که مشغول تخریب و تقابل با دولت است و هرچه به انتخابات ریاستجمهوری 96 نزدیکتر شویم، این رفتارها شدیدتر و هماهنگ تر خواهد شد.
برخی از کارشناسان معتقدند دولت یازدهم و بالاخص آقای روحانی در تقابل با هجمه تندروها اقدامی انجام نداده است،به نظر شما به منظور مقابله با تخریبها، دولت چه اقداماتی را باید سرلوحه کار خود قرار دهد؟
دولت یازدهم شاید صددرصد ایدهال نباشد، اما با توجه به شرایط موجود آنها به گزینهای جز روحانی در انتخابات آینده فکر نمیکنند. درواقع اصلاحطلبان انتظاراتی از دولت یازدهم داشتند که بنا به دلایلی برخی از آنها محقق نشد که بخشی از آن ناشی از ساختار نظام سیاسی و بخشی دیگر مانعتراشی برخی نهادها در پیگیری و تحقق مطالبات اصلاحطلبان است.
دولت باید در فرصت باقیمانده رگههای بیشتری از اعتدال را در سیاست داخلی بروز دهد. برخی از فعالان سیاسی در شهرستانها این انتقاد را مطرح میکنند که گویی در برخی از شهرستانها نشانی از پیروزی دولت تدبیر و امید نیست و بعد از گذشت سه سال از عمر دولت یازدهم، بسیاری از مدیران دولت قبل متصدی امور هستند. اگر روحانی به رای عامه مردم در شهرستانها نیاز دارد، باید حالا که نگاه دولت از سیاست خارجی به مسائل داخلی معطوف شده، به این مسائل دقت کند.
البته ما مطلع هستیم که بخشی از این اتفاقات به دلیل عدم همسویی مجلس نهم با دولت بوده که اغلب نمایندگان اصولگرا امکان حضور مدیران اصلاحطلب در شهرستانها را ندادهاند، اما با شروع کار مجلس دهم انتظار داریم اتفاقات مثبتی در این زمینه بیفتد و بستر برای حضور مدیران اصلاحطلب و اعتدالگرا در شهرستانها نیز فراهم شود. در زمینه اقتصادی هم با این که اتفاقات مثبتی در این سه سال رقم خورده، اما انتظار میرود دولت با جدیت و قاطعیت بیشتری برنامههای اقتصادی خود را جهت حل مشکلات و معضلاتی نظیر تورم، گرانی، بیکاری و غیره پیگیری کند. متاسفانه در ماههای اخیر شاهد هستیم جریان رقیب بدون اینکه در نظر داشته باشد اساسا چرا وضعیت اقتصادی کشور به این مرحله رسیده تلاش میکند دولت روحانی را در زمینه حل مشکلات اقتصادی ناکارآمد نشان دهد و دولت باید در این موضوع تدبیری جدی بیندیشد.
یکی از نکاتی که اصلاحطلبان باید به آن توجه داشته باشند، پرهیز از ورود به تنشهای سیاسی است؛ متاسفانه جناح مقابل نان خود را در تنش، جنجال و درگیری میبیند و به هیچ وجه اصلاحطلبان نباید به این بازی خطرناک وارد شوند. خوشبختانه با توجه به افزایش ارتباطات و تسهیل دسترسی به اخبار و اطلاعات، آگاهی مردم نیز افزایش پیدا کرده و مردم بهتر از هر زمانی میتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند. لذا با وجود استراتژی اردوگاه رقیب در تخریب و مقابله عملی با دولت، بنده اعتقاد دارم عمر دولت یازدهم 8 ساله خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید