کد خبر: 126208
|
۱۳۹۵/۰۲/۲۱ ۲۳:۰۰:۰۰
| |

معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا مطرح کرد:

امیدوارم روابط میان تهران و واشنگتن بهبود یابد / آینده ایران به اصلاحات اقتصادی وابسته است

وندی شرمن گفت: ما یک گزینه نظامی واقعی داشتیم اما هیچ اقدامی نظامی نمی‌تواند دانش را بمباران کند و تنها می‌توانست برنامه هسته‌ای ایران چند سال به عقب براند، سپس ایران فعالیت‌های خود را به طور مخفیانه از سر می‌گرفت و نه تنها مشکل حل نمی‌شد بلکه مشکلات بیش‌تری به وجود می‌آمد / اشتون مذاکرات را به انگلیسی انجام می‌داد اما جلیلی برنامه مذاکرات خود را پیش می‌برد.

امیدوارم روابط میان تهران و واشنگتن بهبود یابد /  آینده ایران به اصلاحات اقتصادی وابسته است
کد خبر: 126208
|
۱۳۹۵/۰۲/۲۱ ۲۳:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین - وندی شرمن معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در یک سخنرانی به ارائه جزییات درباره چگونگی شکل‌گیری مذاکرات هسته‌ای و روند این رایزنی‌ها پرداخت و تاکید کرد که توافق هسته‌ای نه بر اساس اعتماد، بلکه بر مبنای یک هدف مشخص و با همکاری میان طرف‌ها و اصول درست مذاکره حاصل شد. به گزارش ایسنا، او چندی پیش در اندیشکده بیکر در دانشگاه رایس در یک نشست با عنوان " روابط با ایران در یک نقطه تلاقی" که ویدئوی آن به تازگی منتشر شده است به ایراد جزییاتی ناگفته درباره مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 در سال‌های اخیر پرداخت که سرانجام به حصول یک توافق جامع در تابستان گذشته در وین انجامید. معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه صحبت هایش به شکل‌گیری مذاکرات محرمانه از طریق یک کانال پشت پرده اشاره کرد که به گفته وی ابتدا غیرممکن به نظر می‌آمد. انجام مذاکره محرمانه در عصر نظارت‌های 24 ساعته رسانه‌ها و دوربین‌ها به علاوه افشاگری‌ها سخت بود اما نتیجه داد. مذاکره‌کنندگان وقت، خانه‌های‌شان را ترک می‌کردند و حتی به خانواده‌های خود نمی‌گفتند کجا می‌روند و با هواپیماهایی بدون نشان به مسقط می‌رفتند و در مهمان‌خانه‌هایی کوچک در عمان اقامت می‌گزیدند.


گزیده ای از صحبت های وندی شرمن در ادامه می آید:

* فضای این مذاکرات برای من بسیار آشنا بود چرا که ما پیش از آن در ماه ژوییه ، یعنی آمریکا و متحدان‌مان در گروه 1+5 با هدف جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای بر سر یک میز مذاکره نشستیم. این کشورها هم‌چنین درباره ماه ژانویه توافق به دست آمده را اجرایی کردند. آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه، چین، ایران و اتحادیه اروپا چند سال درگیر این مذاکرات بودند و هر بار که به خانه باز می گشتند با مخالفت‌هایی روبه‌رو می‌شدند اما این توافق که در نهایت به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید یک موفقیت بود چرا که طرف‌های مذاکره توانستند با وجود بی‌اعتمادی عمیقی که هم‌چنان هم ادامه دارد به این توافق دست یابند. اما حصول این توافق چگونه ممکن شد. من در این‌جا می‌خواهم به عواملی که باعث شد این توافق به دست آید بپردازم در حالی که دیگر مذاکرات در دنیا، از جمله مذاکرات صلح فلسطین - اسراییل و مذاکرات با کره شمالی به نتیجه نرسیده است. ما باید درس‌هایی از این مذاکرات هسته‌ای (با ایران) بگیریم. قطعا این نتایج از میز مذاکره حاصل شده است.

*می‌خواهم به گذشته برنامه هسته‌ای ایران بازگردم. سال 1974، زمانی که جان کری، وزیر امور خارجه و سرپرست تیم مذاکره کننده آمریکایی یک دانشجوی رشته حقوق بود ایران متحد آمریکا به شمار می‌رفت و هدف این بود که این کشور ظرف 20 سال 23 نیروگاه هسته‌ای بسازد اما رژیم شاه پنج سال بعد از آن، یعنی در سال 1979 سقوط کرد و انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست که در نتیجه برنامه هسته‌ای این کشور متوقف شد.

* تسخیر سفارت واشنگتن در تهران توسط نیروهای انقلابی برای دهه‌ها سوء‌اعتمادی را که از زمان برکناری دکتر مصدق در سال 1953 آغاز شده بود،‌ تثبیت کرد. بی‌اعتمادی که هنوز هم پا برجاست. سپس پاکستان به ایران سانتریفیوژ داد و در سال 2002 برای جهان مشخص شد که ایران یک برنامه هسته‌ای فعال در نطنز و اراک دارد.

* این تحریم‌ها موثرترین رژیم تحریم‌هایی بود که تاکنون علیه کشوری اعمال شده و در نتیجه آن، اقتصاد ایران آسیب زیادی دید اما این تحریم‌ها هرگز برنامه هسته‌ای ایران را متوقف نکرد، هر چند ایران را پای میز مذاکره آورد. در طول این مدت 164 سانتریفیوژ ایران به 9 هزار دستگاه رسید و تهدید به مراتب افزایش یافت.

* کاترین اشتون ( مسوول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) مذاکرات ما را به انگلیسی انجام می‌داد اما سعید جلیلی (مذاکره کننده وقت ایران) برنامه مذاکرات خود را پیش می‌برد، هرچند زبان تنها محدودیت نبود. هر دو طرف پیشنهاداتی را ارائه دادند اما کم‌تر به یک نقطه مشترک می‌رسیدند و این بدان معنا بود که دریای فاصله میان ما کم نخواهد شد.

*ایرانی‌ها حسن روحانی را انتخاب کردند، یک روحانی محافظه کار که از سوی رهبری ایران مورد تایید بود. وی دست کم درک می‌کرد که آینده ایران به اصلاحات اقتصادی وابسته است و این که برای شکوفایی اقتصادی ایران باید تحریم‌ها برداشته شود و انزوای بین‌المللی این کشور پایان یابد. سپس مذاکرات محرمانه در عمان آغاز شد، تنها کشوری که در حاشیه خلیج (فارس) روابط محکمی با ایران دارد.

*رییس‌جمهور اوباما مجبور شد با استفاده از این فرصت تصمیمی مهم بگیرد. ایران به دانش هسته‌ای مسلط شده و به چرخه سوخت هسته‌ای دست یافته بود ما نیز یک گزینه نظامی واقعی داشتیم اما هیچ اقدامی نظامی نمی‌تواند دانش را بمباران کند و تنها می‌توانست برنامه هسته‌ای ایران چند سال به عقب براند، سپس ایران فعالیت‌های خود را به طور مخفیانه از سر می‌گرفت و نه تنها مشکل حل نمی‌شد بلکه مشکلات بیش‌تری به وجود می‌آمد. از این رو، رییس‌جمهور اوباما به تیم مذاکره کننده اجازه داد به ایران اعلام کند که می‌تواند یک برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز محدود داشته باشد و جهان هم یک سازوکار نظارتی محکم را برای اطمینان از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران به کار می‌گیرد.

*نگاه واقع‌بینانه رییس‌جمهور اوباما به توانمندی‌های ایران راه را برای پیشبرد مذاکرات به سمت موفقیت باز کرد.
*ما سپس این سند را به دیگر اعضای دائم شورای امنیت به علاوه آلمان و اتحادیه اروپا ارائه دادیم و از این که فهمیدند مذاکراتی در جریان بوده شوکه شدند اما معنی‌اش این نبود که این مسأله به غرور و احساس آن‌ها خدشه‌ای وارد نکرد. همکاران اروپایی‌مان رنجیده خاطر شدند و از این موضوع ناراحت بودند که اجازه یک برنامه هسته‌ای محدود به ایران داده شده است، کلیدی که موجب از بین بردن بن‌بست می‌شد، در حالی که این آمریکا بود که همیشه می‌گفت اجازه چنین چیزی را نمی‌دهد. سرانجام گفت‌وگوهایی سخت آغاز شد و ما نگرانی‌های مهم‌تری داشتیم، مثلا جاهای خالی در این سند.

* برنامه اقدام مشترک حدود دو سال اجرا شد و در طول این مدت تمام طرف‌ها به تعهدات‌شان پایبند بودند که یک معیار برای اعتمادسازی بود. مذاکرات بسیار سخت بود چرا که تمام جزییات به طور هم‌زمان و یک جا باید روی میز مذاکره قرار می‌داشت همانند حل کردن یک مکعب روییک. همه آن‌ها باید در صلح به طور همزمان حل می‌شدند و این با مسائل فنی نیز همراه بود که به مشکلات اضافه می‌کرد و تعجبی نداشت که ما اولین ضرب الاجل را از دست دادیم.

*ظریف 30 سال درآمریکا زندگی کرده و انگلیسی را بسیار روان صحبت می‌کند، درست مثل همه دیگر مذاکره کنندگان این مذاکره. به همین دلیل تمام مذاکرات به زبان انگلیسی انجام و سپس مکتوب می‌شد.

*ظریف و کری این فرصت را به عنوان یک لحظه تاریخی مثبت و بالقوه دیدند. کری با دقت، صبر، اشتیاق و ایمان به تاثیر روابط شخصی بر دیپلماسی به مذاکرات ادامه داد و از حمایت کامل رییس‌جمهور آمریکا برخوردار بود.

* کارشناسان نیز با برقراری روابط دوستانه و با اتکا به تجربه علمی و تخصصی‌شان به عنوان مثال ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا و علی‌اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران که هر دو فارغ التحصیلان دانشگاه ام آی تی هستند، به طور هم‌زمان به رایزنی پرداختند.

معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در بخش دیگری از این نشست به سوالات حضار پاسخ داد و در جواب سوالی مبنی بر این که آیا روابط میان وزیران امور خارجه ایران و ‌آمریکا یا شرمن و عباس عراقچی به حل مسأله‌ در جریان این مذاکرات کمک کرده است یا نه؟ گفت: من نمی‌توانم جزییات زیادی درباره این مذاکرات بگویم چون موظف به محافظت از آن هستم اما موارد زیادی پیش می‌آمد که در وضعیت‌های دشوار، وزیر کری به اتاق ظریف می‌رفت یا این که آقای ظریف به اتاق کری می‌رفت و آن‌ها موضوع را با هم در میان می‌گذاشتند. یکی از این مواد به رسانه‌ها هم کشیده شد. وقتی که در وین مردم در سالن غذاخوری حضور داشتند و آن‌ها بر سر هم فریاد کشیدند.

*آقای ظریف به خوبی می‌تواند فریاد بزند و بسیار هم احساسی است. تصور من این است که این رابطه شخصی کاملاً مورد نیاز بود. ما هم‌چنان به یکدیگر ایمیل می‌زنیم و باید بگویم که این یک تغییر بزرگ در نورم روابط دیپلماتیک است که شاهدش بودیم. هم‌چنین روابط میان وزیران امور خارجه سبب شد تا ما بتوانیم ملوان‌های بازداشت شده‌مان در آب‌های ایران را به سرعت آزاد کنیم. این مذاکرات در جریان آزاد کردن شهروندان آمریکایی زندانی در ایران و بالعکس نیز تأثیرگذار بوده است.

*او درباره این که روابط میان تهران و واشنگتن بهبود خواهد یافت؟ گفت: این سوال مطرح می‌شود که آیا روابط بهتر می‌شود؟ نمی‌دانم، این مسأله دست ما نیست. من امیدوارم که این اتفاق بیفتد چرا که ما باید امیدوار باشیم. اما این انتخاب یا تصمیم ما نیست و موضوعات زیادی وجود دارد که تأثیرگذارند. اقدامات منطقه‌یی ایران نگران کننده هستند که اگر می‌خواهیم شاهد تغییر باشیم، باید آن‌ها را حل کنیم.

*شرمن هم‌چنین در پاسخ به این سوال که آیا مسأله‌ای وجود دارد که اکنون افسوس بخوری ای کاش در مذاکرات فشار بیش‌تری آورده بودیم؟ قاطعانه گفت: خیر. چرا که این یک روند این یا آن نیست. ما باید آن را همانند یک مکعب روبیک در نظر بگیریم که هرگاه یک طرف را حرکت می‌دهید طرف دیگر به سمتی دیگر می‌رود. تیم من در این کار فوق‌العاده بود و مدام مکعب‌های روبیکی را که روی آن موارد مذاکرات نوشته شده بود درست می‌کردند.

*این که این توافق چگونه ممکن شد درس‌هایی دارد. در این‌جا می‌خواهم 10 نکته را درباره این مذاکرات بیان کنم؛ 1- از ابتدا یک هدف مشخص وجود داشت و باقی ماند؛ این که برنامه هسته‌ای ایران باید کاملا صلح‌آمیز باشد و باقی بماند و تهران نباید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. 2- اگرچه مخالفان داخلی به این مذاکرات فشارهایی را وارد می‌کردند، تمام طرف‌ها روی آن چه در اطاق مذاکره روی می‌داد متمرکز بودند که اصلا هم ساده نبود. به ویژه با توجه به تکنولوژی روز. برخی از مذاکره کنندگان در طول رایزنی‌ها برای تاثیر بر این مذاکرات از زیر میز توییت می‌کردند. 3- ما هم‌چنین منافع یکدیگر و موارد اختلاف و تفاهم طرف مقابل را می‌دانستیم و تلاش می‌کردیم به سمت اهداف مشترک حرکت کنیم تا به توافق برسیم. 4- ما با حسن نیت به این هدف خود پایبند ماندیم. 5- تمام طرف‌ها دریافتند که جایگزین، یک توافق واقعی است اما هیچ یک از این گزینه‌ها جذاب نبود. 6- تمام طرف‌ها به ویژه ایران و به ویژه آمریکا در این مذاکرات قدرت و نفوذ داشتند. 7- تمام طرف‌ها تیم‌هایی قوی و متخصص داشتند تا راه‌حل‌های موثر و مبتکرانه ارائه دهند. 8- همه شرکت کنندگان اطلاعات خوب، کانال‌های خوب ارتباطی و اراده کافی برای ادامه کار داشتند. 9- دست کم برای آمریکا، مذاکرات هرگز بر مبنای اعتماد نبود. نوه عباس عراقچی در طول این مذاکرات به دنیا آمد. وی ویدئویی از نوه‌اش به من نشان داد اما جلسه بعدی این تماس به همان اندازه بر اساس بی‌اعتمادی پیش رفت که جلسات پیشین بود و 10- تمام طرف‌ها بر سر بخشی از خواسته‌های‌شان سازش کردند و هیچ کس تمام آنچه می‌خواست را به دست نیاورد.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها