چند روز پیش آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی در مجلس انتقاد تندی از مسکن مهر کرد و گفت: «در اینجا بازهم میگویم که طرح مسکن مهر فاجعهآمیز است... طرح فاجعهآمیز مسکن مهر یکصدهزار میلیارد تومان هزینه داشت. مجدد میگویم و در مجلس قبل هم با صدای بلند گفتم که این طرح (مسکن مهر)، طرح فاجعهآمیزی بوده و منافع و منابع ایران را اتلاف کرده است... این را میگویم که یکبار دیگر به چنین طرحهایی در سطح اقتصاد کلان، متشبث نشوید و از این طرحها خودداری کنید.»
اعتمادآنلاین- شورای نویسندگان روزنامه اعتماد در ادامه این یادداشت آورده است که چنین موضع تندی به سرعت با واکنش وزیر دولت آقای احمدینژاد مواجه شد و پاسخ داد که: «فاجعه دانستن طرح مسکن مهر زیر سوال بردن قانون و کمال بیانصافی است... وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم در حوزه مسکن عملکرد خاصی نداشته که بتوان نقد کرد بهطور مثال؛ در سه سال گذشته در خصوص احیای بافت فرسوده وساماندهی حاشیه نشینها چه کردهاند؟ در سه سال گذشته در خصوص ساخت مسکنهای حمایتی چه کردهاند؟ چند واحد مسکن اجتماعی ساختهاند؟»
فرض کنیم که دولت جدید حتی نتوانسته باشد یک واحد مسکونی از مسکن اجتماعی احداث و به مردم داده باشد، آیا این امر موجب رد ادعاهای وی علیه مسکن مهر میشود؟ یا برعکس فرض کنید که دولت موجود هزاران مسکن اجتماعی ساخته و تحویل مردم داده باشد، در این صورت آیا حق دارد که به واسطه این موفقیت اقدامات گذشته را زیر سوال ببرد؟ در هر دو مورد پاسخ منفی است. به علاوه فرض کنید که انتقاد فوق از طرف وزیر مربوط نبود، یک نفر دیگر آن را بیان کرده بود، در این صورت چه پاسخی میدادید؟
در واقع این پاسخ بر این مبنا استوار است که هر دولتی که کاری را و به هر قیمتی انجام داده باشد دولت موفقی است و اتفاقا نقد مخالفان مسکن مهر وجود همین ذهنیت است. زیرا مساله آنان این نیست که یک دولت بتواند یک میلیون واحد مسکونی ساخته باشد، بلکه مساله اصلی این است که این یک میلیون به چه قیمتی تمام شده و منافع و زیانهای آن چگونه است؟ مساله منتقدین این است که برای انجام طرحی به این بزرگی که شاید بزرگترین طرح در تاریخ طرحهای عمرانی ایران باشد، آیا یک مطالعه جامع صورت گرفته است یا خیر؟ آیا ممکن است طرحی به این بزرگی را انجام داد و منابع عظیم مالی آن را از بودجه دولت یا در واقع از جیب مردم و نیز منابع بانکی تامین کرد، ولی درباره اصل ضرورت آن، ابعاد آن، جایابی آن، تامین خدمات شهری آن، نحوه واگذاری آن، مشکلات پولی و تامین منابع آن، چگونگی نظارت بر کیفیت ساخت آنها و... انواع و اقسام پرسشهای دیگر یک مطالعه اولیه انجام نشده باشد؟
اتفاق نظر وجود دارد که تورم سالهای ١٣٩١ و ١٣٩٢ نه فقط متاثر از آغاز تحریمها بود، بلکه به دلیل هزینههای سرسامآور مسکن مهر رخ داد. هزینههایی که از منابع بانکی و با خلق پول و نقدینگی رخ داد. مشکل تورم ناشی از اجرای این طرح، فقط یکی از عوارض آن بود. کیفیتهای ساخت و نیز مسائلی از قبیل زندگی افراد گوناگون با فرهنگهای متضاد در این آپارتمانها و فقدان زیرساختهای لازم، مثل مدرسه، خدمات درمانی، خدمات قضایی و امنیتی و پلیسی، حملونقل، آب، برق، تلفن، حتی نبود خدمات خردهفروشی نیز در بسیاری از واحدهای ساخته شده مسکن مهر وجود دارد که موجب شده صاحبان آن رغبت کافی برای حضور در این واحدها را پیدا نکنند.
مدافعان مسکن مهر، حتما میتوانند مواردی از این مسکن را به عنوان الگویی موفق ارایه دهند. بهطور قطع در میان صدها هزار واحد مسکونی ساخته شده، نمونههای موفق نیز وجود دارد و کسی نمیتواند منکر آنها شود، و حتی نمونههای ناموفق را هم نمیتوان مصداق شکست یا فاجعهآمیز بودن این طرح دانست، همچنان که نمونههای موفق آن را نمیتوان مصداق افتخارآمیز بودن طرح معرفی کرد. آنچه که تعیین میکند این طرح فاجعه است یا افتخار، ارزیابی کلی طرح از سوی کارشناسان موضوع است. ولی یک چیز قطعی است و اینکه به لحاظ منطقی معقول نیست که طرح به این بزرگی را بدون مطالعه کافی و بدون تهیه سندی که ابعاد آن را تشریح کند، انجام داد و در نهایت انتظار داشت که موفقیتآمیز نیز باشد. ذات برنامهریزی با اقدامات دیمی هماهنگ نیست. این رفتار در طرحهای کوچک، زیانهای اندک دارد، ولی هنگامی که طرحهای بسیار بزرگ مثل مسکن مهر باشد، بهطور قطع و یقین عوارض آن نیز در ابعاد بزرگ ظاهر خواهد شد.
میگویند که یک نفر قصد وارد شدن به مغازهای داشت تا اقدام به دزدی کند، لذا شب هنگام شروع به تخریب قفل مغازه کرد تا وارد شود. از او پرسیدند که چه میکنی؟ گفت طبل میزنم. گفتند پس چرا صدایش را نمیشنویم، گفت صدای طبل من صبح بلند میشود. حالا قضیه مسکن مهر است که صدای آن دیر یا زود در خواهد آمد. جهان مظهر شکست طرحهای غیرعقلانی بزرگی است که بدون مطالعه و صرفا براساس خواست مدیران اجرا شده است، طرحهایی که عوارض آن تا چند دهه و حتی چند سده وجود خواهد داشت.
* شورای نویسندگان/اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید