کد خبر: 142543
|
۱۳۹۶/۰۷/۱۵ ۲۳:۰۰:۰۰
| |

عجایبی که در رویا نمی‌دیدم

اعتمادآنلاین | هوشنگ مرادی کرمانی به مناسبت روز جهانی کودک یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت

عجایبی که در رویا نمی‌دیدم
کد خبر: 142543
|
۱۳۹۶/۰۷/۱۵ ۲۳:۰۰:۰۰
دوران کودکی‌ام در روستایی گذشت که در آن حتی پیدا کردن «نان» هم دغدغه بود، چه برسد به آن نیازهای اولیه یک کودک و داشتن سرگرمی‌ها و توجه‌هایی که کودکان امروز از آن محروم نیستند. آن روزها ما برای تامین ساده‌ترین نیازهای روزانه هم درمانده بودیم و زندگی سخت می‌گذشت. اما حالا حتی زندگی برای کودکان در روستاهای دوردست هم متفاوت از زندگی در آن روستایی است که من در آن بزرگ شدم. روزگار عوض شده و جنس زندگی هم از جنس دیگری است. به همان اندازه که مشکلات کودکی نسل ما، با نسل امروز متفاوت است، سرگرمی‌ها و خوشبختی‌های ما هم متفاوت است. ما ساعت‌ها با یک «یویو» سرگرم می‌شدیم؛ اسباب‌بازی‌ای که در یک قرقره و نخ خلاصه می‌شد. اما کودک امروز، از لحظه به دنیا آمدن در معرض تکنولوژی است؛ دستش گوشی‌های هوشمند را لمس می‌کند و آرام آرام با بزرگ شدن سرگرمی‌هایش در تبلت‌ها و کامپیوترهای مدرن امروزی جمع می‌شود. دنیای ما از یکدیگر بسیار دور است و دورتر هم می‌شود. نیازی به گفتن هم نیست که کودکان امروز در کنار تمام امکانات مدرنی که در دنیای جدید هر روز با سر و شکل تازه‌ای تقدیم‌شان می‌شود، یک اتفاق بزرگ را کم دارند و آن نوستالژی‌های دوران کودکی ما است که هنوز با یادآوری‌شان ته دل‌مان غنج می‌رود. اما خاصیت زندگی همین است. انسان در شرایط رشد می‌کند، یاد می‌گیرد و زندگی می‌کند. شرایط امروز با گذشته، با زمان ما و با دوران کودکی ما زمین تا آسمان فرق کرده و مثل روز روشن است که کودکی‌های نسل این دوران برای ما عجایب غریبی باشد که هیچگاه در رویاها هم نمی‌دیدیم. حالا اوضاع به جایی رسیده است که با گذشت هر سال، دنیا تکان جدیدی می‌خورد و همه ‌چیزهای سال گذشته، قدیمی و از رده خارج شده به حساب می‌آیند. در چنین زمانه‌ای و با چنین سرعتی، حتما آدم‌های یک دهه پیش هم توان درک آنچه به عنوان دوران کودکی نسل جدید تعریف می‌شود را ندارند، چه برسد به ما قدیمی‌ترها. اما برای اینکه بتوان کنار این نسل جدید که امروز در حال رشد است، قدم زد و با کودکی‌شان پیش رفت، شاید تنها یک راه، کارساز باشد؛ اینکه برای شناخت این نسل و جهانش، به عقب برگردیم، آنها را بشناسیم و با آنها پیش برویم. من هم اگر روزی بخواهم برای این کودکان کتابی، نوشته‌ای یا متنی بنویسم، حتما همین کار را خواهم کرد؛ کمی عقب‌تر می‌روم، آنها را می‌شناسم و همراه‌شان پیش می‌روم تا بتوانم به زبان خودشان با آنها سخن بگویم.
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها