«اعتمادآنلاین» اظهارنظر نکردن چهرههای فرهنگ و هنر را در موارد خاص مرور میکند
مصلحتی به نام «سکوت»
در این گزارش نگاهی داشتیم به مهمترین سکوتهای چهرههای فرهنگ و هنر تا به بهانه این «سکوت»، واکنش چهرههایی مثل احمدرضا درویش، کمال تبریزی، فرهاد توحیدی، ابراهیم حاتمیکیا، علی جنتی، مهران مدیری، جواد رضویان و حتی جواد شمقدری به مواردی خاص در طول این سالها مرور شوند.
احمدرضا درویش؛ «سکوت» به خاطر شرایط
«شرایط کنونی به گونهای است که بهتر است سکوت کنم و پاسخی ندهم.» احمدرضا درویش هربار که از حاشیههای آخرین فیلمش «رستاخیز» صحبت کرده به پاسخهایی به همین شکل قناعت کرده است. سکوت این کارگردان همزمان با اعلام اینکه برخی از مراجع و مردم نسبت به نشان دادن چهره اهل بیت(ع) در این فیلم اعتراض کردهاند شروع شد: «من میدانم که باید به عنوان کارگردان فیلم پاسخی دهم یا صحبتی کنم اما بگذارید فعلا دوستان نظرشان را بدهند.» درویش بعدتر در مهرماه سال 94 در برنامه «شهرفرنگ» تلویزیون حاضر شد تا راجع به حاشیههای فیلمش و عدم اکران آن صحبت کند: «۲ روز پیش از آغاز اکران فیلم «رستاخیز» توافق ایران و ۱+۵ انجام شده بود و مسوولان فرهنگی نمیخواستند فضای عمومی جامعه تحتالشعاع «رستاخیز» قرار گیرد و این فیلم به نوعی قربانی شد.» او در همین برنامه باز هم به سکوت خودش اشاره کرد و از حرفهای مدیران وزارت ارشاد درباره فیلمش گله کرد.
اما عدم اکران این فیلم در طول این سالها سوالی بود که وقت و بیوقت از وزیران ارشاد پرسیده میشد. علی جنتی یکی از کسانی بود که صحبتهایش در پاسخ به این سوالات در آخرین ماههای فعالیتش به عنوان وزیر ارشاد به واکنشهای زیادی ختم شد. شهریورماه سال گذشته تقی علیقلیزاده، تهیهکننده «رستاخیز» اعلام کرد حکم بدوی این فیلم از سوی دیوان عدالت اداری صادر شده است. همزمان با این صحبتها در فضای مجازی اخباری مبنی بر پرداخت خسارت چهل میلیارد تومانی برای فیلم از جانب وزارت ارشاد منتشر شد. کمی بعدتر علی جنتی وارد عمل شد و در واکنش به شکایت عوامل «رستاخیز» اعلام کرد سازندگان این فیلم حاضر به انجام اصلاحیه نیستند و در عوض، شکایت و ادعای خسارت کردهاند. صحبتهای جنتی باعث شد تا احمدرضا درویش برای چندمین بار در طول این سالها از سکوتش بگوید. درویش در پاسخ به جنتی و اینکه گفته بود به نظر میرسد سازندگان «رستاخیز» بیشتر به دنبال مسائل مادی موضوع هستند تا معنوی اعلام کرد: «من کما فیالسابق سکوت میکنم و نظارهگر صحنه عجیبوغریبی از لحظههایی هستم که مدیریت فرهنگی کشور در دولت تدبیر و امید ایجاد کرده است.»
ماجرای سکوت درویش امسال هم ادامه داشت. اینبار نوبت سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود تا درباره فیلم «رستاخیز» صحبت کنند. ماجرا به صحبتهای ابراهیم داروغهزاده، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در شهریورماه امسال بر میگشت که بدون اشاره به نام خاصی از رفع توقیف پنج فیلم سینمایی خبر داده بود. بعد از این صحبتهای داروغهزاده خیلیها امیدوار شدند تا گره کور اکران «رستاخیز» در ایران بالاخره باز شود، اما صحبتهای سیدعباس صالحی در اولین نشست خبریاش نشان داد که این گره همچنان بسته خواهد ماند. وزیر ارشاد در این نشست که مهرماه امسال برگزار شد درباره سرنوشت نهایی فیلم «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش هم اظهارنظر کرد. او اعلام کرد این فیلم فعلا در ایران اکران نمیشود و در عوض امکان نمایش خارجی دارد.
همین صحبتها به واکنش درویش و اعلام سکوت دوبارهاش ختم شد: «من ترجیح میدهم در این باره همچنان سکوت کنم و به سکوتم ادامه دهم چون دلایلی هم برای این سکوت دارم. قبلا هم گفتهام که تا وقتی که «رستاخیز» اکران نشود دیگر فیلمی نمیسازم به همین دلیل گفتن این حرفها دیگر تکراری است تا ببینیم چه چیز مقدر میشود.» مساله روی کاغذ ساده به نظر میرسد. احمدرضا درویش میداند آخرین فیلمش به چه دلیل توقیف شده است، اما ترجیح میدهد نسبت به این موضوع واکنشی نداشته باشد تا شاید سکوتش بتواند سرنوشت دیگری برای فیلمش رقم بزند. او تنها در یکی از گفتوگوهایش در طول این سالها به این موضوع اشاره کرده و در بقیه موارد همیشه سکوت کرده است: «ما وقتی وارد ساخت فیلم رستاخیز شدیم از ابتدا تکلیف خود را میدانستیم و امروز نیز منتظریم مساله این فیلم حل شود و عاشقان امام حسین (ع) فیلم را ببینند حتی اگر ۲۰ سال طول بکشد.»
ابراهیم حاتمیکیا؛ هزینه برای «سکوت»
«پرواز به وقت شام» آخرین فیلم او این روزها برای حضور در سیوششمین جشنواره فیلم فجر در حال آمادهسازی است. او با بادیگارد در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر هم حاضر بود تا فیلمش در نهایت دو سیمرغ بلورین این جشنواره را از آن خود کند. هرچند حاتمیکیا در طول این سالها در گفتوگوهای زیادی راجع به فیلمهایی که ساخته صحبت کرده، اما حرفهای او در مرور این آثارش یک جای خالی بزرگ را در خود داشتهاند؛ «گزارش یک جشن» محصول سال 1389. خیلیها ماجرای توقیف این فیلم را که تنها در بیستونهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده بود به نمایش مسائل انتخابات سال ۸۸ در این فیلم ربط میدهند.
اما ماجرای این فیلم با بقیه فیلمهایی که به همین موضوع پرداختهاند کمی فرق میکند. «گزارش یک جشن» پس از آنکه اصلاحیه خورد باز هم نتوانست روی پرده بیاید. این فیلم بعدتر توسط وزارت ارشاد خریداری شد. این اتفاقی بود که در زمان ریاست جواد شمقدری در سازمان سینمایی افتاد و بنابراین حاتمیکیا نمیتوانست در نمایش یا عدم نمایش آن دخالتی داشته باشد. حاتمیکیا در تمام این سالها که از ساخت «گزارش یک جشن» میگذرد تنها یکبار به توقیف این فیلم اشاره کرده است. او در مهر سال 90 نامهای خطاب به رضا میرکریمی نوشت تا از فیلم «یه حبه قند» این کارگردان تعریف کند. انتشار این نامه از حاتمیکیا انتقادات زیادی را به دنبال داشت، چرا که او در نامهاش علاوه بر تجلیل از میرکریمی و فیلمش به انتقاد از اصغر فرهادی و فیلم «جدایی نادر از سیمین» هم پرداخته بود. دو ماه بعد حاتمیکیا در گفتوگویی به این انتقادات پاسخ داد. او در بخشی از این گفتوگو به توقیف فیلمش یعنی «گزارش یک جشن» هم اشاره کرد: «شما با فیلمسازی صحبت میکنید که آخرین ساختهاش در محاق توقیف است و خوب میدانید چرا. این نگاه آزارم میدهد.»
او در بخشی از این گفتوگو به مورد دیگری اشاره کرده بود که میتوان در بازخوانی سکوت او درباره «گزارش یک جشن» روی آن انگشت گذاشت: «مسئله حاتمیکیا ماندن خودم است که هزینه دارد. بخشی با توقیف فیلمهایم، بخشی با همین فریادها.» ابراهیم حاتمیکیا قرار است با ادامه سکوت درباره این یک ساختهاش هنوز هم ابراهیم حاتمیکیا باقی بماند و فیلم بسازد.
کمال تبریزی؛ «سکوت» به خاطر سرنوشت یک سریال
«علت اینکه آدم احساس خستگی میکند به رفتار و برخوردی برمیگردد که تلویزیون با ما داشته است؛ وگرنه زمانی که آدم کار میکند انرژی میگیرد، بویژه نوع کاری که ما میکنیم و خستگیناپذیر است. حداقل نوع کار ما به گونهای است که میتوانیم شرایطی را به وجود بیاوریم که در آن خستگی نباشد؛ اما نحوه برخورد سازمان در این ۱۰ سال و رفتن و آمدن مدیران مختلف، باعث این مصائب برای ما شد و تمام مشکلاتش گریبان سریال «سرزمین کهن» را گرفت، به همین دلیل هم این سریال یک دهه به طول انجامید.» پرونده سکوت کارگردانان مطرح سینمای ایران درباره ساختههایشان را میتوان با یک اسم دیگر بست؛ کمال تبریزی با سریال «سرزمین کهن». این سریال که قرار بود دیماه 92 از شبکه سوم پخش شود از همان آغاز با تاخیر روبرو شد تا در نهایت اولین قسمت خود را بهمن ماه همان سال روانه آنتن کند. حاشیههای اصلی این سریال پس از پخش قسمت چهارم و همان دیالوگ معروفی که باعث اعتراضات زیادی شد آغاز شد تا سرانجام کار به عذرخواهی صدا و سیما و تشکیل هیأت بازبینی برسد. تصمیم بر این شد که سریال سرزمین کهن بعد از بازبینی و تغییرات پخش شود.
بخشی از این مشکلات آنطور که کمال تبریزی در گفتوگویی در شهریورماه سال 93 به آن اشاره کرده به حضور عزتالله ضرغامی در رسانه ملی مربوط بود: «اگر آقای ضرغامی برود برای تلویزیون هم دوباره سریال میسازم. متاسفانه در حال حاضر شرایط به گونهای شده که خیلی از کارگردانها هم حاضر نیستند در این رسانه کاری را بسازند و این فقط مختص من نیست. در دوران مدیریت جدید دوباره فعالیت را در حوزه تلویزیون آغاز میکنم.» هرچند آبانماه همان سال ضرغامی جای خودش را محمد سرافراز داد. اما برای عملی شدن صحبتهای تبریزی سه سال دیگر زمان احتیاج بود. خبر پخش دوباره سرزمین کهن را مهرماه امسال خود تلویزیون اعلام کرد. همین خبر باعث شد تا تبریزی با خیال راحت از پخش دوباره این سریال صحبت کند: «با تغییرات و اصلاحاتی که انجام شده، خیلی بعید است مشکلاتی به وجود بیاید و چون از ابتدا و بدون سانسور زمان آقای ضرغامی پخش خواهد شد مطمئنم که دیگر سوءتفاهمی ایجاد نخواهد شد.» این اتفاقی بود که باز هم نیفتاد تا در ادامه برای دومینبار صحبت از سریال تبریزی به مجلس کشیده شود. نتیجه را میشد از قبل حدس زد. در نهایت سیده فاطمه حسینی، نماینده مردم تهران در
مجلس از نشستی خبر داد که نمایندگان با معاون سیما داشتهاند و اعلام کرد «سرزمین کهن» فعلا پخش نمیشود. اینطور شد که کمال تبریزی که همزمان با اعلام خبر پخش دوباره این سریال چند جملهای دربارهاش صحبت کرده بود باز هم سکوت اختیار کرد تا همچنان امیدواریها برای پخش سریالش از تلویزیون را زنده نگه دارد.
فرهاد توحیدی؛ سکوتی که بعد از پنج سال شکست
«به صراحت میگویم که ماموریت دولت آقای احمدینژاد سرکوب همه نهادهای صنفی و سازمانهای مردمنهاد بود. آنها میخواستند تمام دستاوردهای دولت اصلاحات را نابود کنند. چون تصور میکردند در این نهادها کسانی هستند که متمایل به جبهه رقیباند.» این جملههای فرهاد توحیدی، پایانی بود بر سکوت پنج سالهاش درباره تعطیلی خانه سینما در دولت دهم، همان اتفاقی که در طول این سالها روایتهای زیادی درباره آن نقل شده است. ماجرای تعطیلی خانه سینما و انحلالش با دستور وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم در دیماه سال 90 شروع شد تا محمد حسینی در حاشیه جلسه هیئت دولت بهطور رسمی از آن خبر بدهد. دلیل او برای این تصمیم تخلفاتی بود که خانه سینما انجام داده است. دو سال گذشت تا در نهایت محمود احمدینژاد، رئیس دولت دهم در نامهای خطاب به جواد شمقدری (رئیس وقت سازمان سینمایی) دستور لغو انحلال خانه سینما را بدهد. عدم موافقت جواد شمقدری با این درخواست کار بازگشایی این نهاد صنفی را دو سال دیگر هم به تعویق انداخت، اتفاقی که سرانجام در دولت یازدهم افتاد و خانه سینما در شهریورماه سال 92 بر اساس حکمی از علی جنتی، وزیر وقت ارشاد بازگشایی شد. این
بازگشایی بعدها به عنوان یکی از دستاوردهای وزارت ارشاد در دولت یازدهم هم لقب گرفت.
اما برای شکستن سکوت فرهاد توحیدی که در زمان بسته شدن این نهاد صنفی به عنوان رئیس هیات مدیره آن فعالیت میکرد باز هم زمان لازم بود. این اتفاق در آذرماه سال 95 افتاد و توحیدی در برنامه سینمایی کات از روزهای سخت سینما در دولت دهم گفت: «روزی از دفتر آقای مشایی تماس گرفتند که جلسهای با سینماگران داشته باشند. بعد از هماهنگیها یک روز آقای مشایی با چند تا از همراهانشان آمدند خانه سینما شماره دو. در این جلسه تعدادی از روسای صنوف و اعضا بودند. قبل از شروع جلسه احمد نجفی آمد و جلوی در ایستاد که با آقای مشایی بیاید داخل اما نگذاشتیم ایشان وارد جلسه بشود. آن جلسه یکی از تندترین جلسات خانه سینما شد. آقای پرویز پرستویی و منوچهر محمدی صحبتهای بسیار تندی کردند. یادم نمیرود آقای محمدی گفتند: آقای مشایی صداهایی که میشنوید صدای سایش کارد بر استخوانهای اعضای خانه سینماست و خود من هم فوقالعاده تند حرف زدم. آقای مشایی در آن جلسه ابتدا درباره فلسفه و فلسفه مشا حرف زد! که من حرفشان را قطع کردم که شما اینجا نیامدهاید درباره فلسفه صحبت کنید. تمام جلسه درباره سانسورها و مشکلاتمان با مدیریت سینمایی بود. جلسه به پایان رسید و
آقای مشایی با دلخوری از خانه سینما رفتند و بعد از آن دیگر رابطه خوبی با ما نداشتند.»
توحیدی در ادامه روایتش را در تصمیم برای تعطیلی خانه سینما اینطور تعریف کرد: «سعید سهیلی به من زنگ زد که شمقدری میخواهد تو را ببیند و گفت برای اینکه شائبهای پیش نیاید شما به ارشاد بیایید. در جلسهای که آقای شمقدری و خانیان و من و سعید سهیلی بودیم، جواد شمقدری گفت میخواهیم مشکل را حل کنیم! و مشکل خود شما (یعنی هیئت مدیره وقت خانه سینما) هستید! من گفتم ما دعوا نداریم اگر مشکل ما هستیم کنار میرویم. خانه سینما باشد ما نباشیم. مجمع عمومی تشکیل بشود ما این امانت را به گروه دیگری میدهیم.» توحیدی در همان برنامه اعلام کرد این تصمیم از سوی شمقدری گرفته شده و او در مورد اینکه مخالف بسته شدن خانه سینما بوده در تمام این سالها دروغ گفته است. اما تعطیلی خانه سینما در سال 90 چیزی نبود که در طول این سالها و با بازگشایی آن در سال 92 از یاد برود و هرازگاهی یکی درباره این موضوع صحبت کرده است. صحبتهای علیرضا رئیسیان که در برنامه «سیوپنج» فریدون جیرانی در خردادماه امسال پخش شد نمونهای از این بحثها بود، صحبتهایی که کمی بعد هم با پاسخ محمدمهدی عسگرپور که در این گفتوگو از او نام برده شده بود روبهرو شد.
مهران مدیری؛ «سکوت» بهای حضور در تلویزیون
پخش «سریال مرد هزار چهره» از تلویزیون در نوروز سال 87 نام مهران مدیری را بعد از سالها دوباره بر سر زبانها انداخت. او که هیچ وقت درباره دلایل عدم همکاریاش با رسانه ملی بعد از این سریال و ساخت سری دوم آن با عنوان «مرد دوهزار چهره» صحبتی نکرد، نشان داد سکوت میتواند در ادامه پیدا کردن این همکاری راهگشا باشد. مدیری در ادامه همکاریاش با رسانه ملی حتی تصمیم داشت سریال «قهوه تلخ» را هم بسازد. ساخت این سریال در تلویزیون با مخالفتهایی روبرو شد تا مدیری را مجبور کند در شبکه نمایش خانگی کارش را ادامه دهد.
اما مدیری باز هم به تلویزیون برگشت تا در نوروز سال 94 سریال «اتاق عمل» که بعدها به «در حاشیه» تغییر نام داده بود را روی آنتن بفرستد. پخش این سریال با واکنشهایی از سوی جامعه پزشکی همراه بود. با شدت گرفتن واکنشها مدیری و گروهش مجبور شدند فصل اول این سریال را زودتر از آنچه انتظار میرفت تمام کنند. فصل دوم این سریال در همان سال تغییرات بیشتری را هم تجربه کرد تا ثابت شود کار با رسانه ملی دستکم برای مدیری مشکلات خاص خودش را دارد. اینبار هم عدم صحبت درباره این مشکلات شرط ادامه همکاری مدیری با تلویزیون بود. همین شد که او ساخت «دورهمی» را برای شبکه نسیم در سال 94 کلید زد. برنامهای موفق که در زمان پخش ثابت کرد چرا حضور مدیری برای تلویزیونیها هم اینقدر مهم است.
این کارگردان بعدتر ترجیح داد ساخت فیلم سینمایی «ساعت 5 عصر» را هم تجربه کند. او با حضور برنامه «هفت» اعلام کرد بعد از برنامه «دورهمی» دیگر کاری برای شبکه نمایش خانگی و تلویزیون نخواهد ساخت. این اتفاقی بود که هیچوقت نیفتاد تا در نهایت یکی دو هفته پیش باز هم خبر برسد دورهمی دیگری در راه است. اما مدیری در تمام این سالها ترجیح داده تا درباره این همکاریها و عدم همکاریهایش با تلویزیون هیچ صحبتی نکند. شهریور امسال نزدیک بود این سکوت 15 ساله او شکسته شود. مدیری قرار بود در گفتوگویی زنده در حاشیه اکران فیلم «ساعت 5 عصر» درباره پرونده کاری و زندگی شخصیاش صحبت کند. این هم برنامهای بود که در نهایت به مرور خاطرات مهران مدیری گذشت.
جواد رضویان؛ تکرار تجربه مدیری در «سکوت»
اگر چه در مورد ماجرای اختلاف جواد رضویان با تلویزیون زیاد نوشته شده اما خودش ترجیح داده درباره این یک مورد سکوت کند. این موضوع به اختلافهای او با مهران مدیری هم برمیگشت، اتفاقی که با خداحافظی رضویان از سریال «در حاشیه 2» شروع شد و بعدها صورت علنیتری پیدا کرد. رضویان کمی بعد با برنامه «سه شو» برگشت تا در یکی از قسمتهای این برنامه با کنایه از همین قهرش با مدیری صحبت کند. او در این برنامه به شوخی با مدیری پرداخت و در لفافه به طلبکاریهایش از او نیز اشاره کرد.
«سه شو» زمان زیادی روی آنتن نماند. تغییر تهیهکننده این برنامه منجر به خداحافظی رضویان با آنتن شد. او خداحافظیاش را با انتشار متنی در اینستاگرامش اعلام کرد. حضور رضویان در میان برگزیدگان تلویزیون ایران در سال 94 بهترین فرصت برای اعلام این خداحافظی در مقابل مخاطبان میلیونی رسانه ملی بود، اما این اتفاق هم نیفتاد. جواد رضویان در حاشیه این برنامه در گفتوگوی کوتاهی اعلام کرد در حوزههای دیگر کماکان نوکری مردم را خواهد کرد، اما دیگر در تلویزیون حاضر نخواهد شد. توضیحات بیشتر رضویان درباره این خداحافظی به یک پست اینستاگرامی دیگر ختم شد: «سلام و عرض ارادت خدمت تکتک شما خوبان؛ سپاس از عنایت و حمایت همیشگیتون که از حقیر داشتید، امیدوارم که روسیاه و شرمنده این همه محبت نباشم، تکتک کامنتهاى پست قبلى رو خوندم و از یک طرف خوشحال از توجه شما عزیزان بودم از طرفی هم خجل که واقعا الان شرایط حضور در تلویزیون رو ندارم، حتما یک روزى به همین زودىها اگر عمرى بود دلیل این تصمیم رو خدمت عزیزتون عارض میشم...»
این هم دلیلی بود که هیچ وقت از سوی رضویان اعلام نشد تا بعدتر خبر برسد او با بازی در سریال «همسایهها» به کارگردانی مهران غفوریان به تلویزیون برمیگردد.
علی جنتی؛ «سکوت» در وقت اضافه
«قرار نیست در این رابطه صحبتی کنم، اما در چند روز آینده همه چیز مشخص خواهد شد.» این پاسخ کوتاه علی جنتی به اخباری بود که پیش از اعلام استعفای رسمی او از وزارت ارشاد در پاییز سال گذشته داده شد. اتفاقی که سرانجام در آبانماه سال گذشته افتاد و جنتی جای خودش را در وزارت ارشاد به سیدرضا صالحی امیری داد.
تصمیم علی جنتی برای صحبت نکردن درباره دلایل این استعفا کمی بعد هم ادامه پیدا کرد. همین سکوت باعث شد تا دیگران جور او را در توضیح دلایل استعفایش بکشند. اینطور شد که در میان این دلایل از کوتاه آمدن وزیر ارشاد در برابر لغو کنسرتها در مشهد گرفته تا اینکه جنتی کسی نیست که اهل استعفا دادن باشد و مجبور به این کار شده هم دیده میشد. اما تلاش علی جنتی برای عدم توضیح دلایل استعفایش زیاد طول نکشید. او در 17 آبان سال گذشته در مراسم تودیعاش چنین تصمیمی را اینطور توضیح داد: «اتاقهای فکر مختلفی برای تخریب دولت شکل گرفت که ابتدا اتاق فکر بود و بعد تبدیل به اتاق عملیات شد.» او تشکیل این اتاقهای فکر را در حوزه کتاب، موسیقی و کنسرت، و حتی اجراهای تئاتر مثال زد.
اما بخش پایانی صحبتهای جنتی در مراسم تودیعاش برای صحبت از مهمترین دلیل استعفایش کافی بود: «کشور را نمیتوان با یک سلیقه اداره کرد کشور نیاز به نشاط بیشتر دارد و امید بخشیدن به اصحاب فرهنگ و هنر تا بتوانند به جامعه امید دهند. عدهای هستند که به تمام سرمایههای کشور چوب حراج میزنند باید سعی کنیم سرمایههای کشور را نگه داریم و به آنها امید دهیم.» صحبتهای علی جنتی بعد از جلسه تودیع درباره اشارهاش به اتاقهای فکر و تعبیرش از شکستن سکوت هم در نوع خودش جالب بود. او گفت که احساس میکنم بار سختی را زمین گذاشتهام و الان مقداری سبک شدهام.
جواد شمقدری؛ دعوت دیگران به «سکوت»
در لیستی که تا اینجا مرور شد، جواد شمقدری یک مورد خاص است. سال 84 در دوران فعالیت این چهره و اظهاراتش یک نقطه عطف بود. او که بیشتر به عنوان یک کارگردان شناخته میشد و چند فیلم و سریال برای تلویزیون ساخته بود با انتقاداتش از «خانه سینما» پیش از این سال شروع کرد. این انتقادات همانهایی بودند که شمقدری در زمان تعطیلی خانه سینما در دوران مدیریتش به عنوان رئیس سازمان سینمایی هم بارها به آن اشاره کرد.
تصمیم محمود احمدینژاد برای انتخاب او به عنوان مشاور هنری در سال 84 به اظهارات شمقدری سمت و سوی دیگری داد. اختلافنظر شمقدری با محمدحسین صفارهرندی (وزیر وقت ارشاد) و محمدرضا جعفری جلوه (معاون سینمایی وقت ارشاد) به اظهارنظرهای دیگری از این چهره در طول چهار سال دولت نهم منجر شد. دوره چهار ساله مدیریت جواد شمقدری بر سینمای ایران در سمت رئیس سازمان سینمایی دولت دهم اوج این اظهارات پرحاشیه بود. او در سال سوم این مسوولیت یک درخواست عجیب هم داشت: «فکر نمیکردم که خداوند این قدر به من قوت دهد تا بتوانم تمام این تهاجماتی را که میشود تحمل کنم. علیرغم اینکه سنگاندازیها میتوانست جریان و حرکت ما را متوقف کند ولی به لطف الهی دیدیم این اتفاق نیفتاد و کارهایمان را توانستیم پیش ببریم. آنهایی که مخالف من هستند حداقل شش ماه سکوت و اعتماد کنند و بگذارند کارمان را بکنیم و البته تا این لحظه این کار را نکردهاند و شاید تشدید هم کردهاند و الان هم خبر دارم نشستهاند برای آینده برنامهریزی میکنند تا بتوانند دوباره بحران جدیدی را برای ما آغاز کنند.»
اما شمقدری در تمام این سالها تنها یکبار سکوت کرد، آن هم وقتی که سیدعلیرضا سجادپور که به عنوان مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی ارشاد فعالیت میکرد تصمیم گرفت دیگر در کنارش نباشد. در هر صورت سجادپور دیماه سال 91 استعفا داد. سجادپور دلیل این کنارهگیری را به علاقهمندیاش در ساخت فیلم ربط میداد و شمقدری هم- با توجه به اینکه گفته میشد تصمیم قاطع سیدمحمد حسینی، وزیر وقت ارشاد دلیل برکناری سجادپور است- درباره این استعفا سکوت کرد تا بیش از این به دیگر حاشیههایی که درباره این استعفا شنیده میشد دامن نزند.
دیدگاه تان را بنویسید