عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان:

راه را برای پیشرفت جریان‌های رقیب هموار نکنیم

عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان گفت: انتظار مردم از اصلاح‌طلبان بعد از تصدی پست‌های قانونگذاری و تصمیم‌گیری در سطوح عالی کشور و انتظارات پاسخ داده نشده‌ای است که بسیاری از آنان به سطح توسعه کشور و مشکلات عمومی توسعه‌نیافتگی مربوط و بخشی از آن حتما با عملکرد این جریان در سطح حکومتی ارتباط دارد.

راه را برای پیشرفت جریان‌های رقیب هموار نکنیم
کد خبر: 193330
|
۱۳۹۷/۰۳/۲۴ ۱۰:۴۰:۰۰

اعتمادآنلاین| الهه کولایی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان با اشاره به نامه اخیر جوانان به خاتمی، گفت: نامه مورد اشاره فی‌النفسه نکات بسیار مهمی در برداشت که باید مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از نکات مورد اشاره در این نامه در کمیته شکل گرفته از سوی هیات رییسه شورای عالی سیاستگذاری در دو سال گذشته مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.


جوانان اصلاح‌طلب طی نامه‌ای خطاب به آقای خاتمی از عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان انتقاد کرده‌اند. به نظر شما دلیل طرح این انتقادات در شرایط فعلی چیست؟

نکات مهم و قابل توجه طرح شده در این نامه برآیند وضعیتی است که اصلاح‌طلبان بعد از پیروزی‌های چشمگیر در جریان انتخابات مجلس، شورای شهر و پیش از آن در انتخابات ریاست‌جمهوری تجربه کردند. این نامه همچنین برآیند نقش اصلاح‌طلبان در شکل دادن به تحولات سیاسی کشور، انتظار مردم از اصلاح‌طلبان بعد از تصدی پست‌های قانونگذاری و تصمیم‌گیری در سطوح عالی کشور و انتظارات پاسخ داده نشده‌ای است که بسیاری از آنان به سطح توسعه کشور و مشکلات عمومی توسعه‌نیافتگی مربوط و بخشی از آن حتما با عملکرد این جریان در سطح حکومتی ارتباط دارد.

انتقادات جوانان اصلاح‌طلب در نامه اخیر چقدر جدی و قابل طرح است؟

نامه مورد اشاره فی‌النفسه نکات بسیار مهمی در برداشت که باید مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از نکات مورد اشاره در این نامه در کمیته شکل گرفته از سوی هیات رییسه شورای عالی سیاستگذاری در دو سال گذشته مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. افزون بر این بسیاری از نکات در نامه مذکور پیش از این از سوی نخبگان سیاسی کشور و صاحب‌نظران، اساتید و روشنفکران در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی کشور مطرح شده بود.

این بررسی‌ها نتیجه مشخصی نیز داشت؟ گام عملی برای اصلاح ایرادات موجود برداشته شده است؟

متاسفانه این بررسی‌ها راهی به عرصه عمل و اجرا در کارکرد شورای عالی پیدا نکرد. به طور طبیعی این دغدغه‌ها بیانگر نگرانی‌هایی است که در مورد وضعیت کنونی و آتی اصلاح‌طلبان وجود دارد.

در نامه به طور مشخص از تغییر مدیریت شورای ‌عالی سیاستگذاری صحبت شده است. به نظر شما این تغییر برای اصلاح وضعیت اصلاح‌طلبان کافی است؟

نکته قابل توجه در این نامه، نپرداختن به ضعف‌ها و نارسایی‌های بنیادینی است که در طول دهه‌های گذشته در جامعه ایران وجود داشته است. نقش ساختار سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی کنونی در کشور در این نامه به درستی مورد توجه قرار نگرفته و همه سهم به کارگزاران و فعالان سیاسی داده شده است، در حالی که چنین نیست. ما باید نگاه وسیع‌تر و همه‌جانبه‌تر به مسائل و مشکلات موجود داشته باشیم و ضمن اینکه نقش افراد را جدی می‌گیریم، همه عوامل را به سطح فردی کاهش ندهیم. نباید تصور شود که تنها با جابه‌جا شدن افراد کارکردها ارتقا پیدا می‌کند و سوء‌رفتارها اصلاح می‌شود.

به نظر می‌رسد در این نامه همان مشکل سنتی جامعه سیاسی ایران تکرار شده است. این مشکل همان کم‌توجهی به موضوع نقد همه‌جانبه و جداکردن جنبه‌های مثبت و منفی به شکل یک رویکرد جامع در تحلیل عملکرد شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان است. در واقع این شورا کارکرد بسیار موفق، چشمگیر و سرنوشت‌سازی را در دو مقطع مهم از انتخابات در کشور ما به نمایش گذاشت. بی‌انصافی است که این تاثیرگذاری برآمده از وحدت و یکپارچکی عملی اصلاح‌طلبان را یکسره کنار گذاشته و با تقلیل دادن مسائل به سمت فردی این موفقیت‌ها را نادیده بگیریم.

یعنی از عملکرد شورای عالی دفاع می‌کنید. انتقادات موجود در مورد فهرست‌های انتخاباتی و... را وارد نمی‌دانید؟

شورا عملکردهای بسیار موفقی در انسجام بخشیدن به اصلاح‌طلبان در بزنگاه‌های سیاسی داشته است اما بدون تردید به عنوان یک نهاد دست‌ساز بشری ایرادات و نارسایی‌های بسیاری را نیز در خود به نمایش گذاشته است. بنابراین ما نیازمند نهادسازی یا تلاش‌های بی‌ثمری نیستم که پیش از این نیز وجود داشته است. ما باید بپذیریم که اصلاح مستمر ضرورت اصلاح سیاسی در کشور است. این اصلاح مستمر باید از درون نهادهای موسوم به جریان اصلاحات شروع شود. این به معنای نفی و نادیده گرفتن جنبه‌های مثبت این نهاد‌ها نیست.

بنابراین به نظر می‌رسد که این نامه بتواند محرکی برای نقد همه‌جانبه عملکرد شورا و اصلاح آن باشد تا بیش از این دچار انقطاع و تکرار تجربه‌های گوناگون در جامعه نشویم؛ جامعه‌ای که نهادهای حزبی در آن قدرت پیدا نکرده‌اند و به دلایل بسیار دیرپا و عمیق ساختاری امکان اصلاح در کوتاه‌مدت را نیز ندارند. ما نباید به جای توجه به زیربناها و عوامل ساختاری، صرفا به افراد و کارگزاران بپردازیم و با تضعیف جریانی که در شرایط کنونی همچنان نیازمند انسجام است؛ راه را برای پیشرفت جریان‌های رقیب هموار کنیم.

از پرداختن به امور زیربنایی و ساختاری صحبت می‌کنید. تغییر ساختار در جریان اصلاحات به معنی جایگزین کردن شورای عالی سیاستگذاری با تشکل‌هایی مثل پارلمان اصلاحات است؟

حرف من این است که شورای عالی را باید در متن عملکرد خود و با توجه به واقعیت‌های جامعه ایران در طول تحولات سال‌های اخیر ارزیابی کرد. ما نمی‌توانیم تاثیر چشمگیر و سرنوشت‌ساز شورا را در دو انتخابات عمومی در کشور نادیده گرفته و با بزرگ کردن نقاط ضعف آن که کاملا هم جدی و غیرقابل انکار است، به نهادسازی‌های جدید رو آوریم.

من تصور می‌کنم باید از مکانیزم گفت‌وگو، مشاوره، لابی و نقد و ارزیابی همه‌جانبه برای بهبود عملکرد شورای موجود استفاده کرد و همه احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب نیز باید ضرورت گفت‌وگو و رفع ایرادات جاری را بپذیرند و به جای گرایش‌های خصوصی، فردی، محدود، حاشیه‌ای، باندی و حزبی؛ منافع و مصالح کلان ملی و مردمی را مبنای طرح دغدغه‌های خود قرار دهند.

من تصور می‌کنم اگر منافع عمومی مردم که یکپارچگی اصلاح‌طلبان را اقتضاء می‌کند، اساس قرار بگیرد بهتر می‌توان به نقد و ارزیابی کارکرد شورای عالی سیاستگذاری و احتمالا انجام اصلاحات ضروری در ساختار و ماموریت‌های آن پرداخت.

الان جلسات شورای عالی سیاستگذاری هرچند وقت یک‌بار برگزار می‌شود؟

هیچ اطلاعی ندارم و فکر می‌کنم که اینها ایرادات اساسی است که بر شورای سیاستگذاری وارد است و باید به طور جدی و به سرعت به آن رسیدگی کرد.

جلسات نخبگان اصلاح‌طلب برگزار می‌شود یا خیر؟

حتما برگزار می‌شود. به هر حال احزاب در حال فعالیت هستند و می‌دانید که در جامعه ما به غیر از احزاب، محافل و گعده‌هایی هم وجود دارد که کارهای حزبی را دنبال می‌کند.

برخی از رسانه‌ها خصوصا در جریان رقیب، نامه جوانان اصلاح‌طلب و انتقاد از شورای عالی سیاستگذاری را «عبور از خاتمی» تلقی می‌کنند زیرا این شورا با نظر آقای خاتمی تشکیل شده است. این تلقی درست است؟

نه من چنین تلقی از نامه مذکور ندارم. به هر حال با توجه به نقش تاثیرگذار آقای خاتمی در جنبش اصلاحات در کشور این را می‌توان نوعی پناه آوردن تلقی کرد. یا حداقل مخاطب قرار دادن فردی که همچنان از نفوذ بسیار اثرگذار و تعیین‌کننده در سرنوشت جریان اصلاحات برخوردار است.

یکی دیگر از نکات مورد توجه در این نامه این است که نویسندگان آن شخص آقای خاتمی را مخاطب قرار داده اما از «فرد محوری» در جریان اصلاحات انتقاد می‌کنند. به نظر شما این تناقض در پذیرش ایرادات مورد اشاره آنان چه تاثیری دارد؟

این دقیقا همان نکته‌ای است که در اشاره به ساختار به آن پرداختم. ما نمی‌توانیم واقعیت‌های تاریخی و واقعیت‌های سیاسی جامعه را نادیده بگیریم و بعد برای رسیدن به اهداف سیاسی تلاش کنیم. باید با در نظر گرفتن این واقعیت‌ها برای بهبود وضعیت سیاسی کشور تلاش کرد. بنابراین همین قدر که در تغییر یا اصلاح خواستن به شخص آقای خاتمی پناه برده می‌شود؛ نشان می‌دهد که ما ناگزیر از پذیرش بخشی از واقعیت‌ها در جامعه هستیم؛ واقعیت‌هایی که در برخی فعالیت‌های سیاسی مورد انکار قرار می‌گیرد. ولی همین رویکرد نشان‌دهنده تلاشی نافرجام و ناکام برای انکار واقعیت‌هایی است که عمل سیاسی در کشور ما را محدود یا برای آن فرصت و مجال فراهم می‌کند.

منبع: اعتماد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها