کد خبر: 194344
|
۱۳۹۷/۰۳/۳۰ ۰۸:۱۵:۰۰
| |

چهار دهه بلاتکلیفی با معلم انقلاب

شریعتی؛ نه خودی است نه غیرخودی

چهار دهه بعد از مرگ شریعتی قرار بود که در زادگاه وی مراسم بزرگداشتی برای ایشان برگزار شود اما دیروز بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی از لغو سخنرانی دکتر محدثی و گروه دف نوازان در سبزوار خبر داد.

شریعتی؛ نه خودی است نه غیرخودی
کد خبر: 194344
|
۱۳۹۷/۰۳/۳۰ ۰۸:۱۵:۰۰

اعتمادآنلاین| چهار دهه بعد از هجرت ابدی‌اش انگار هنوز هم حرف‌هایی برای گفتن دارد؛ حتی بیشتر از زمانی که زنده بود و پشت تریبون «ارشاد» می‌ایستاد و سخنرانی‌های آتشین می‌کرد؛ سخنرانی‌هایی که از پیچ شمیران ایراد می‌شد و پس‌لرزه‌هایش کاخ‌های سعد آباد و نیاوران را به لرزه می‌انداخت.

اما داستان شریعتی بعد از انقلاب پیچیده‌تر هم شد. گویی در طول بیش از چهل سال گذشته هنوز تکلیف شریعتی در صحنه رسمی سیاست مشخص نیست.

از طرفی نمی‌توانند - یا نمی‌خواهند - شأن معلمی او در انقلاب را انکار کنند و از طرف دیگر تاب تکرار برخی سخنانش را ندارند. از موضع اسلام فقاهتی با دست پس‌اش می‌زنند اما از موضع اسلام ایدئولوژیک برخی آثارش را با پا پیش می‌کشند.

تئوریزه کردن انقلاب با آموزه‌های اسلامی و قهرمانان شیعی توسط او را می‌پسندند، خرده‌گیری‌هایش بر برخی جریان‌های مذهبی را نه. در افتادنش با «زر» و «زور» را دوست دارند اما با «تزویر» را نه. «امت و امامت»اش را می‌خواهند «تشیع علوی، تشیع صفوی»اش را نه. بعضا حتی گفته می‌شود شریعتی آری اما هوادارانش نه. نام او بر خیابان عریض و طویلی در پایتخت را بر‌می‌تابند اما برگزاری مراسم یادبودش را نه.

به همین دلایل است که تکلیف او بعد از چهار دهه هنوز روشن به نظر نمی‌رسد. برای آنها شریعتی نه جلال آل‌احمد است و نه عبدالکریم سروش.

نه جایگاه روشنفکری را دارد که نظم سیاسی موجود او را کاملا از آنِ خود بداند و «نعمت بزرگ»اش بخواند و نه در وضعیت یک روشنفکر تماما مطرود و «غیر خودی» قرار دارد.

در مقطعی مجوز انتشار آثارش با اما و اگرهای شدید و غلیظی همراه می‌شود و در برهه دیگر سالروز درگذشتش، صدا و تصویر او از شبکه چهارم سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شود و حتی پوسترها و تک جمله‌هایی از او بر در و دیوار پایتخت نقش می‌بندد.

به نظر می‌رسد لغو دفعتی برگزاری برخی مراسم یادبود و بزرگداشت شریعتی از سویی و البته برگزاری برخی دیگر را باید در همین چارچوب فهمید.

چنانچه روز گذشته یادمان چهل‌ویکمین سالروز درگذشتش در سبزوار لغو شد. پیش از آن هم از برگزاری نشستی با عنوان «شریعتی، سیاست و ایران امروز» که قرار بود در دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شود جلوگیری شد.

به اینها اضافه کنید سمپوزیومی که تیرماه سال گذشته از هفته‌ها قبل برای برگزاری‌اش در دانشگاه تربیت مدرس، برنامه‌ریزی شده بود اما فقط چند ساعت مانده به آغاز آن، به یکباره لغو شد.

دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه تهران که جای خود دارند حتی حسینیه ارشاد که نامش به آوازه شریعتی بلند است نیز در هفت، هشت سال گذشته از برگزاری هر یادبود یا بزرگداشتی به نام او منع شده است.

البته به ندرت نشست‌هایی هم در همین بازه زمانی برگزار شده‌اند که از آن‌جمله می‌توان به نشست دی ماه سال گذشته اشاره کرد که در پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد.

بنابراین لغو مراسم بزرگداشت شریعتی نه به حسینیه ارشاد برمی‌گردد، نه دانشگاه تربیت مدرس، نه سال 88، نه سال 97، نه دولت احمدی‌نژاد و نه دولت روحانی. گویی پس از چهار دهه همچنان سیاست روشنی در مواجهه با او در عرصه رسمی وجود ندارد.

گذر زمان نه تنها نتوانسته مساله شریعتی را در نظام مستقر حل کند بلکه بر پیچیدگی‌های آن افزوده است.

با این همه اما نقد شریعتی و خوانش گزینشی و ایدئولوژیک او از اسلام ضروری جامعه امروز ما است. با گذشته بیش از چهار دهه از مرگ نویسنده‌ای که هنوز کتاب‌هایش در شمار پرخواننده‌ترین‌ها قرار دارد بی‌تردید اکنون وقت نقد و بازبینی آرای او است. اما جلوگیری از طرح نام و یاد شریعتی، راه هر نقدی را هم بر او می‌بندد. یادمان باشد که درست یا غلط، مظلومیت علاوه بر محبوبیت، حقانیت هم می‌آورد و شریعتی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

تا زمانی که آرا و اندیشه‌های شریعتی مجال بروز و ظهور جدی و پررنگ در عرصه رسمی را نداشته باشد، نقد او هم ممکن نخواهد بود. البته انتقاد از شریعتی در سال‌های اخیر رونق قابل ملاحظه‌ای داشته است اما در شرایطی که برگزاری مراسمی به نام او با موانع عدیده‌ای روبه‌رو باشد نقد افکار و آرای او نیز نمی‌تواند راه به جایی ببرد.

شاید بتوان گفت بیشترین خدمت را کسانی به دوام و قوام آرا و اندیشه‌های شریعتی می‌کنند که تحمل شنیدن نام او را ندارند. جلوگیری از برگزاری مراسم یادبود شریعتی نام او را بیش از 40 سال گذشته بر سر زبان‌ها خواهد انداخت. چنانچه امروز در اواخر دهه 90 صدای شریعتی بیش از اوایل دهه 50 به گوش می‌رسد. چهار دهه بعد از انقلاب پیام شریعتی بیش از چهار سال قبل از انقلاب شنیده می‌شود و چه کسانی این لطف را به او کرده‌اند؟ همان‌ها که اجازه طرح نامش را نمی‌دهند. هر جامعه‌ای برای پیشرفت خود به نقد متفکران و نویسندگان‌اش محتاج است و از این نظر شاید نقد شریعتی بیش از هر نویسنده دیگری در تاریخ معاصر ما ضروری باشد. اما قبل از آن، نام و یاد او است که باید مجال طرح در عرصه عمومی را داشته باشد.

منبع: روزنامه اعتماد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها