عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا
مجمع تشخیص مصلحت میتواند مجلس دوم شود
عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا درباره تشکیل مجلس دوم گفت: مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس دوم ایران است که به تدریج تعداد اعضای آن رو به افزایش است و در آینده میتواند به صورت رسمی تبدیل به مجلس دوم ایران شود. برای این مهم باید در آینده ساختار مجمع تشخیص مصلحت نظام به شکلی تغییر پیدا کند که اعضای انتصابی و انتخابی آن عدد مشخصی را دارا باشد.
اعتمادآنلاین| جریان محافظهکار در کشور بر ضرورت تشکیل مجلس دوم اتفاق نظر داشته و حتی تصویر روشنی از آن دارند. این جریان معتقد است مجمع تشخیص مصلحت نظام میتواند نقش مجلس دوم در کشور را ایفا کند. عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا هم زا موافقان این رویکرد است. مشروح گفتوگو او را در زیر میخوانید.
به نظر شما آیا ساختار مجلس کاستی دارد؟ مصداق این کاستیها چیست؟
نزدیک به چهار دهه از آغاز به کار مجلس شورای اسلامی میگذرد و در این سالها خانه ملت با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده است. مجلس گاهی عملکرد مثبت و تاثیرگذاری داشته و گاهی دچار ضعفهایی شده است. ضعفها و کاستیهای مجلس را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. نخستین نقطه ضعف مجلس، عدم پشتیبانی حزبی است. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد بودهایم احزاب مسوولیت نمایندگانی که معرفی کردهاند را گردن نمیگیرند. در نظامهای پارلمانتاریستی احزاب یک سیستم کنترلی نسبت به نمایندگان خود دارند اما این اتفاق در ایران رخ نمیدهد. این مساله یعنی آنکه حزب از اعتبار خود مراقبت میکند و همین سبب میشود تا این موضوع مانند یک عامل بازدارنده در برابر نمایندگان است. اگر نمایندگان توسط احزاب کنترل شوند جامعه از برخی مخاطرات مصون میماند اما اگر این مهم رخ ندهد کنترل نمایندگان سخت میشود.
اما وظیفه کنترل نمایندگان در مجلس بر عهده هیات رییسه است نه احزاب.
درست است و این یکی از ایرادات ساختاری مجلس شورای اسلامی است. در دیدارهای اخیر مقام معظم رهبری با نمایندگان مجلس، نمایندگان تاکید بر نظام کنترلی از داخل داشتند اما از آنجایی که هیات رییسه مجلس منتخب نمایندگان است نمیتواند در این زمینهها نقش موثری داشته باشد. به بیان راحتتر هیات رییسه محتاج رای نمایندگان است به همین دلیل در مقام کنترل نمایندگان برنمیآید. متاسفانه برخی نمایندگان هستند که حضور فعال و حتی حضور عادی هم در جلسات مجلس ندارند و به هر بهانهای مجلس را ترک کرده و به کارهای شخصی میپردازند. برخی نمایندگان نیز دچار داد و ستد میشوند و این سبب میشود تصمیماتی اتخاذ کنند که برخلاف مصالح ملت و مملکت باشد. نظام کنترلی داخلی مجلس آن طور که باید قوت ندارد و جدی نیست بنابراین ضرورت دارد نظام پارلمانتاریستی پشتوانه حزبی داشته باشد تا احزاب بتوانند برای صیانت از اعتبار خود بر نمایندگان نظارت داشته باشند.
احزاب میتوانند نظارتی استصوابی بر نمایندگان مجلس داشته باشند؟
قطعا احزاب میتوانند نمایندگان را کنترل کنند. وقتی یک حزب فردی را به عنوان نماینده معرفی میکند به دلیل شناخت کافی از آن شخصیت میتواند نظارت درستی بر اقدامات نمایندگان داشته باشد. یکسری مشکلات دیگر درباره نمایندگان وجود دارد که ارتباطی به ساختار نداشته و مربوط به نماینده است. یکی از آفات جدی که متوجه نمایندگان است، تاثیرپذیری آنها از قوه مجریه است.
منظور شما مجلس دهم است یا به صورت کلی میگویید؟
خیر، کلی میگویم. این اثرپذیری به آن دلیل است که برخی نمایندگان بخشینگر هستند. این افراد خود را مسوول آن بخشی میدانند که از طریق رای مردم آن بخش توانستهاند به مجلس برسند. درست است که نمایندگان نماینده یک شهر هستند اما وقتی به مجلس میرسند باید نگاهی کلان به تمامی امور داشته باشند اما به واسطه آنکه در حوزه نمایندگی محتاج رای مردم آن منطقه هستند، تلاش میکنند خدماتی ویژه به آن منطقه و بخش ارایه داده و کارنامه مثبتی از خود به جای بگذارند. وقتی یک نماینده دچار بخشینگری شود قوه مجریه این نمایندگان را وارد معاملهگری میکند. یعنی دولت حاضر است امکانات ویژهای در اختیار آنها قرار دهد تا موقعیت این نماینده در آن بخش تقویت شود. این مهم یکی از جدیترین آفات قوه مقننه است. اکنون نیز این مشکل وجود دارد و متاسفانه شاهد هستیم برخی وزرا و اعضای هیات دولت، نمایندگان را به خدمت میگیرند. این افراد با علم به آنکه یک نماینده باید در حوزه انتخابیه خود یک پروژه ملموسی داشته و از خود به یادگار بگذارد، از این موضوع سوءاستفاده کرده و نمایندگان را به خدمت میگیرند.
برخی هم معتقدند در شرایط کنونی مجلس دوم باید تشکیل شود. آیا ضرورتی در تشکیل مجلس دوم وجود دارد؟
ما هماکنون در ساختار کشور مجلس دوم داریم. مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس دوم ایران است که به تدریج تعداد اعضای آن رو به افزایش است و در آینده میتواند به صورت رسمی تبدیل به مجلس دوم ایران شود. برای این مهم باید در آینده ساختار مجمع تشخیص مصلحت نظام به شکلی تغییر پیدا کند که اعضای انتصابی و انتخابی آن عدد مشخصی را دارا باشد.
با توجه به آنکه مجمع تشخیص، یک نهاد انتصابی و مجلس شورای اسلامی، یک نهاد انتخابی است. در صورت تحقق این اتفاق فکر نمیکنید که واکنشها به مجلس دوم تند باشد؟
این موضوع در برخی کشورها اجرایی شده است به نحوی که در برخی کشورها مجالس به صورت کامل انتصابی هستند. به عنوان مثال مجلس «لرد ها» یک نهاد کاملا انتصابی است. البته اخیرا تلاش دارند تا سازوکاری را ایجاد کنند که قوه مجریه روی برخی لردهایی که به این مجلس ورود میکنند، نظارت داشته باشد.
با توجه به موضوعی که مطرح کردید، به نظر شما مجمع تشخیص مصلحت مقیاس کوچک مجلس لردها است؟
خیر. ماهیت آن مجلس کاملا متفاوت است.
پس چرا این مقایسه را انجام دادید؟
منظور من آن بود که ما میتوانیم مجمع تشخیص را به سمت یک مجلس سوق دهیم و این مهم به تدریج درحال وقوع است. من آن مقایسه را به عنوان نمونه گفتم که در برخی کشورها یک مجلس کاملا انتصابی است. این موضوع در گذشته هم وجود داشته است. به عنوان نمونه مجلس سنا و مجلس شورای ملی نیز انتصابی بودند.
شما با افزایش تعداد نمایندهها موافق هستید؟
من این موضوع را قبول ندارم که کم بودن تعداد موجب ضعف مجلس است. ضعفهای دیگری بر مجلس حاکم است که با رفع آنها مجلس میتواند باصلابت به مسیر خود ادامه دهد. ما اگر بتوانیم پیوندی که بعضا میان مجلس و قوه مجریه حاکم برقرار میشود، کنترل کنیم تا حد زیادی مجلس میتواند نقش جدیتری ایفا کند. فرض کنید بخشی یک نماینده دارد. اگر این یک نماینده تبدیل به دو نماینده شود و هردوی آنها بخشینگر باشند، اتفاق ویژهای رخ نخواهد داد.
شما از طرفی میگویید نیازی به افزایش تعداد نمایندگان نیست و از طرفی میگویید مجمع تشخیص میتواند مجلس دوم باشد. دلیل این تناقض چیست؟
من نمیگویم نیازی به افزایش نمایندگان نیست. اگر ما نمایندگانی داشته باشیم که به فساد آلوده نشده باشند، هرچه تعدادشان بیشتر باشد بهتر است. موضوع افزایش تعداد نمایندگان فینفسه گام مثبتی نیست. اگر ما بتوانیم بر مجلس توجه ویژه خود را معطوف کرده و مجلس را از آفات گوناگون دور نگه داریم، یک امتیاز است اما اگر موفق به این مهم نشویم تعداد نمایندگان اهمیتی ندارد.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید