روحانی پیش‌تر رود

اعتمادآنلاین| عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌‌طلب نوشت: مطالبات مردم از یک رییس‌جمهوری، ‌نماینده مجلس یا هر مقامی که از طریق رای‌گیری به حوزه حکمرانی منصوب می‌شود تحت‌تاثیر گفتمان انتخاباتی او است. آقای روحانی در سال 92 کمتر اما در سال 96 کارزار پرشور انتخاباتی پدید آورد که البته عامل پدید‌آمدنش جامعه مدنی و هواداران جریان اصلاحات و شخص رهبری جبهه اصلاحات بود اما بالاخره روحانی به عنوان خطیبی توانا نقطه‌نظراتی را بیان کرد و مطالباتی را شکل داد. همان مطالبات و فضای انتخاباتی پرشور کمک کرد تا روحانی با اعتمادبه‌نفس بیشتری وارد کارزار انتخاباتی شود و وعده‌های انتخاباتی خود را بیان کند. همین موضوع هم باعث شده که مردم همچنان از او انتظار داشته‌باشند همان روحانی باشد.نباید فراموش کنیم که همیشه دوره دوم ریاست‌جمهوری هم بسیار حساس‌ است و هم برخی کارهایی که در دوره اول به جایی نرسیده است در دوره دوم محقق می‌شود.

همچنین کشور ما در شرایط ویژه‌ای است. خیلی نمی‌توان دولت را به عنوان یک نهاد مسوول و شناسنامه‌دار مقصر دانست و از دولت و دستگاه‌های دولتی طلب کرد. در چنین کشوری نمی‌توانید متعاقب یک پدیده اقتصادی یا غیر‌اقتصادی یک نهاد یا یک فرد را مسوول بدانید. ساختار تو‌در‌توی دیوان‌سالاری باعث شده که شناسایی نهاد یا فردی که مقصر است، مشکل باشد. امروز شاهدیم که بحران ارزی در کشور رخ می‌دهد همه می‌دانیم که ممکن است رییس کل بانک مرکزی تصمیمات غلطی گرفته باشد اما الزاما این تصمیمات غلط تنها عامل پدید آمدن بحران ارزی نیست.نهادهای مالی و اعتباری را ببینید. این نهادها در دوره احمدی‌نژاد از رانت‌هایی استفاده کردند و این نهادهای مالی را شکل داده‌اند و حالا وبال گردن دولت روحانی شده‌اند.

آیا روحانی نمی‌تواند بگوید افرادی که این نهادهای مالی را تاسیس کردند چه کسانی بودند؟ چه پروسه‌ای در روند مجوز‌گیری طی شده و آیا مستندات اخذ مجوز برقرار است یا مثل برخی تسهیلات‌گیرندگان بانکی که به پرونده‌های‌شان مراجعه می‌شود هیچ وثیقه‌ای ندارند، مستنداتی هم از این افراد به‌جای نمانده. حتما می‌تواند این موضوعات را بیان کند و اتفاقا دست پری هم دارد.روحانی نمی‌خواهد زیر میز ریاست بزند اما بالاخره او رییس‌جمهوری شده است و کسی است که سال‌ها در بالاترین مسوولیت‌های امنیتی، ‌سیاسی و قانون‌گذاری کشور حضور داشته است. مناسبات داخل کشور را به خوبی می‌داند. مردم شاید خیلی این مناسبات را نمی‌دانند و فقط مطابق وعده‌های انتخاباتی و رایی که داده‌اند، مطالبه می‌کنند و حالا هم ارزیابی‌شان این است که روحانی نتوانسته است مطابق آن رای، مشکلات را حل کند. از سویی درمورد موانع موجود هم صحبت نمی‌کند.

الان بخش عمده مشکلات اقتصادی کشور را باید با توجه به کنش‌های مخالفان دولت بررسی کرد. مخالفانی که معتقدند روحانی مسوولیت تام اقتصاد کشور را دارد. عربستان هم در به هم زدن برجام و تحریک امریکا برای خروج و تشکیل جبهه جهانی و منطقه‌ای علیه ایران بسیار فعالیت و هزینه کرده است.البته نباید نادیده گرفت که در مدت زمان زیادی اغلب توقعات مردم در زمینه شفاف‌سازی و برخورد شفاف محقق نشده است. همین روند باعث شده که حالا تمام توقعات و امیدشان فقط به روحانی باشد؛ روحانی‌ای که البته از او پیش‌زمینه‌ای چون دوران انتخابات را در ذهن دارند.

اما در نهایت باید به این نکته نیز توجه کرد که در هر حکومت صالح و سالمی اشکالات درونی گفته و به‌شکلی عیان با مردم در میان گذاشته می‌شود. معتقدم هیچ کدام از اتفاقات دولت آقای روحانی از بحران‌های دوران خاتمی مهم‌تر نیست. همان زمان بسیاری از مسوولان و مقامات به خاتمی فشار می‌آوردند که مساله تمام شود و برخورد در سطح چند جابه‌جایی مدیران ارشد در وزارتخانه باشد. آقای خاتمی یک‌تنه ایستاد و گفت: وزیر باید عزل شود، ‌وزارت اطلاعات باید بیانیه دهد و از مردم عذرخواهی کند و بعد هم مسببان و مدیران مربوطه مجازات شوند که البته مورد سوم در اختیار و اراده دولت و رییس‌جمهوری نبود اما برای دفاع از دو مورد بعدی یعنی برکناری آقای دری‌نجف‌آبادی و صدور اطلاعیه از سوی وزارت اطلاعات و عذرخواهی از مردم مقابل همه مخالفان ایستاد و بعد هم ثمرات این کار را دید.بنابراین آقای روحانی به عنوان یک سیاستمدار امنیتی می‌داند که چه چیزهایی را بگوید که مردم صداقت جمهوری اسلامی را باور کنند. امروز بزرگ‌ترین مشکل ما میزان اعتماد مردم به حاکمیت است. برای بازسازی این اعتماد هم هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه نهادهای حاکمیتی اشکالات کار خود را بیان کنند. به نظر من آقای روحانی می‌تواند بیشتر از صحبت‌های این چند ماه گذشته پیش برود و در مورد مسائلی شفاف‌سازی کند.

منبع: روزنامه اعتماد