بخش دوم
کودتا به روایت اسناد سرویسهای جاسوسی . 2
کاشانی و همکارانش، مصدق را به شعلهور کردن جنگ طبقاتی و همکاری با طبقه حاکم متهم کردند. آنها حتی مصدق را به نقض قوانین شریعت از طریق مجاز کردن خرید و فروش مشروبات الکلی، تشویق ایجاد مدارس مختلط، حمایت از مدارس خارجی، انتقال سرمایه بنیادهای مذهبی به نهادهای آموزشی دولتی و تلاش برای ارایه حق رای به زنان متهم کردند.
اعتمادآنلاین| 1. در حالی که سیا و MI6 زمینه را برای اجرای کودتا فراهم میکردند، دولتهای آنان در پشتصحنه با هدف تشدید فشارهای اقتصادی، همکاری میکردند. مثلا آن پیشنهاد مصالحه مورد انتظار را درحالی به بانک بینالمللی ارایه کردند که خود نیز نسبت به عدم پذیرش آن از سوی مصدق آگاه بودند.
2. پس از کودتا یکی از کارشناسان نفتی تصدیق کرد که مذاکرات بانک بینالمللی به این دلیل شکست خورد که بریتانیا بر غرامت سود بلندمدت آتی و پیشبینیشده اصرار میورزید.
3. مقام ارشد MI6 در تهران بعدها اذعان کرد که این مذاکرات چندان جدی نبودند، زیرا دولت بریتانیا مطلقا هیچ علاقهای به مصالحه با مصدق نداشت.
4. هدف از طرح پیشنهاد آخر، گمراه کردن افکار عمومی به سمتی بود که تهران و نه لندن به عنوان مانع اصلی تلقی شود. این جمعبندی به آسانی از سوی سیاسیون خارج از حلقه مصدق برای تخریب او پذیرفته شد. حتی برخی هواداران مصدق نیز آنرا پذیرفتند. یکی از چهرههای برجسته دانشگاهی هوادار مدعی است که تصمیم مصدق برای نادیده گرفتن میانجیگری بانک، بزرگترین اشتباه او اگرنه در کل زندگی سیاسی، بلکه در مدت نخستوزیری او بود! چنین تصورات غلطی حتی تا به امروز نیز ادامه یافتهاند.
5. آمریکا و بریتانیا همزمان با طرح این پیشنهاد غیرقابلپذیرش، فشارهای اقتصادی خود را افزایش دادند. آمریکاییها کمک اقتصادی خود را بیش از پیش کاهش دادند. رییسجمهور آمریکا طی نامهای این نکته را روشن کرد که کمکهای خود را تا زمان حل مشکل نفتی، تمدید نخواهد کرد. لوی هندرسن سفیر آمریکا به مصدق هشدار داد که کشوری دارای ثروت نفتی، نمیتواند از مالیاتدهندگان آمریکایی انتظار کمک داشته باشد.
6. بریتانیاییها هم تحریمهایشان را تشدید کردند. آنها بانک شاهنشاهی را تعطیل کردند، محدودیت بر صادرات و نقل و انتقال پوند را افزایش دادند، به شدت لابی کردند تا مانع از خرید نفت ایران از سوی شرکتهای مستقل شوند و تهدید کردند نفتکشهایی را که از ایران به دیگر نقاط جهان بروند، توقیف خواهند کرد. همچنین به دیگران نیز درباره تبعات درازمدت موفقیت احتمالی ایران در شکست تحریم هشدار دادند.
7. مصدق برای مقابله با تحریم نفتی، بودجه بدون نفت را تنظیم کرد. او حقوق مقامات دولتی را کم کرد، استفاده از خودروهای با راننده را برای مقامات ارشد ممنوع کرد، پروژههای توسعهای را به تعویق انداخت، واردات کالاهای تجملی را محدود کرد، اوراق قرضه دولتی را منتشر کرد، ذخایر ارزی و طلا ایجاد کرد، اسکناس بانکی چاپ کرد و به تدریج ارزش پول رایج را کاهش داد.
8. بریتانیا واقعا انتظار نداشت که فشارهای اقتصادی بتواند دولت ایران را متلاشی سازد اما امیدوار بود که فشارها به تشدید مناقشات داخلی بینجامد.
9.مشکلات اقتصادی بهانهای به دست بقایی، مکی، حایریزاده و همچنین کاشانی و قناتآبادی و البته هواداران سلطنت و نمایندگان هوادار بریتانیا داد تا حملات خود به مصدق را تشدید کنند. در اواخر سال 31، 9 تن از 20 چهره پایهگذار جبهه ملی از آن جدا شدند. آنان مصدق را به غوطهور کردن کشور در اسکناسهای بیارزش، تضعیف قانون، نقض حقوق مالکیت از طریق وضع مالیات بر درآمد، آشفته کردن روابط زمیندار دهقان، ایجاد نانواییهای دولتی و تهدید به ملی کردن شرکتهای تلفن و اتوبوسرانی متهم کردند.
10. مخالفان مصدق، وزاری فرهنگ، دادگستری و بهداری را به باد انتقاد گرفتند و آنان را به استخدام چپگرایان و همکاری با حزب توده متهم کردند. آیتالله کاشانی که تا پیش از این به خود میبالید که یکی از نخستین امضاکنندگان اعلامیه صلح استکهلم اعلامیه الهام گرفته از کمونیسم بوده، ناگهان کشف کرد که برادر وزیر فرهنگ از سال 26 در تبعید شوروی به سر میبرد. کاشانی و همکارانش، مصدق را به شعلهور کردن جنگ طبقاتی و همکاری با طبقه حاکم متهم کردند. آنها حتی مصدق را به نقض قوانین شریعت از طریق مجاز کردن خرید و فروش مشروبات الکلی، تشویق ایجاد مدارس مختلط، حمایت از مدارس خارجی، انتقال سرمایه بنیادهای مذهبی به نهادهای آموزشی دولتی و تلاش برای ارایه حق رای به زنان متهم کردند.
11. مخالفان، همچنین کشف کردند که تز دکترای مصدق که 30 سال پیش در سوییس نوشته شده بود، نوعی حمایت از قوانین سکولار بوده است. مصدق بعدها در خاطراتش نوشت که مخالفان او عمدا از رساله دکترایش سوءبرداشت کردند تا او را کافر قلمداد کنند... مکی حتی مصدق را با هیتلر مقایسه کرد. بقایی هم او را بدتر از هیتلر توصیف کرد.
منبع: کودتا، نوشته، یرواند آبراهامیان، نشر نی
دیدگاه تان را بنویسید