ولی‌الله کاووسی، دکترای تاریخ و مطالعات هنر اسلامی، در گفت‌وگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین»:

کتاب «خوشنویسی اسلامی» شیلا بلر دایره‌المعارفی از خوشنویسی اسلامی است/ خوشنویسی اسلامی از دوره بعثت پیامبر(ص) آغاز شده است/ خوشنویسی در تمدن اسلامی نقشی اساسی داشت/ هنر شاخص غرب، مجسمه‌سازی و هنر شاخص اسلام، خوشنویسی است

ولی‌الله کاووسی گفت:‌ کتاب «خوشنویسی اسلامی» که خانم شیلا بلر نوشته، در واقع یک دایره‌المعارف است و مجموعه‌ای از هر آنچه که در خوشنویسی اسلامی وجود دارد، یعنی هر چیزی در دایره‌ خوشنویسی اسلامی وجود دارد، خانم شیلا بلر آنها را دیده و به آنها پرداخته است.

حجم ویدیو: 177.28M | مدت زمان ویدیو: 00:24:46 دانلود ویدیو
کد خبر: 370896
|
۱۳۹۸/۰۹/۲۸ ۱۲:۳۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ «خوشنویسی چه نقشی در تمدن‌سازی اسلامی دارد؟» این پرسش از آن جهت حائز اهمیت است که پروفسور «شیلا بلر» نویسنده و محقق آمریکایی در جدیدترین کتاب خود با عنوان «خوشنویسی اسلامی» به آن پاسخ داده است.

خانم بلر در این کتاب که توسط دکتر ولی‌الله کاووسی ترجمه شده یک دایره‌المعارف از خوشنویسی اسلامی در ادوار مختلف تمدن اسلامی از بعثت پیامبر اکرم(ص) به این سو تهیه کرده است.

برای بررسی اهمیت کتاب «خوشنویسی اسلامی» با ولی‌الله کاووسی، مترجم این کتاب، گفت‌وگو کرده‌ایم که مشروح آن به شرح زیر است:

***

حوزه تخصص و تمرکز شیلا بلر همیشه ایران بوده است

*سلام. من شهرام صحرایی هستم و این دومین نشست از سری نشست‌های «کتاب‌‌شناخت اعتمادآنلاین» است. نشست‌های «اعتمادآنلاین» یک سری برنامه‌هاست برای آشناکردن طبقه کتابخوان کشور با کتاب‌هایی که در زبان فارسی جریان‌ساز بودند یا امتیاز ویژه‌ای داشتند که خوب است طبقه کتابخوان کشور را با آنها آشنا کنیم.

امروز در خدمت آقای دکتر ولی‌الله کاووسی، دکترای رشته تاریخ و مطالعات هنر اسلامی، هستم. می‌خواهند درباره کتابی به نام «خوشنویسی اسلامی» برایمان صبحت کنند. کتاب «خوشنویسی اسلامی» نوشته خانم پروفسور «شیلا بلر»، یک نویسنده و محقق آمریکایی، است که حدود 50 سال پیش برای اولین‌بار گذرش به ایران افتاده و بسیار عاشق فرهنگ و تمدن ایران اسلامی شده و به همین خاطر ظاهراً تصمیم گرفته حوزه کارش را در بخش تحصیلات تکمیلی تغییر دهد. بعد از آن بارها و بارها به ایران آمده و به مطالعه نسخه‌ها و کتیبه‌های اسلامی پرداخته و ثمره‌ کارش این کتاب شده است. کتاب بسیار خوب و حجیمی است که دکتر کاووسی حدود یک سال پیش این کتاب را ترجمه کردند. امروز از ایشان خواهش می‌کنم بیشتر درباره این کتابی که ترجمه خودشان است صحبت کنند. در خدمت آقای دکتر هستیم.

بسیار متشکرم. من هم به شما و به کسانی که ما را می‌بینند سلام عرض می‌کنم. چنان‌چه فرمودید کتاب «خوشنویسی اسلامی» اثر خانم پروفسور «شیلا بلر» را حدود یک سال پیش ترجمه کردم و نه چنان که فرمودید حاصل کارش این شده، حاصل کارش بیش از ده کتاب‌ در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی، که یکی‌ از آنها این کتاب است. چون ایشان سال‌ها در ایران حضور داشتند و کارهای متعددی در کل دایره هنر اسلامی و در مورد نقاط مختلف تمدن اسلامی انجام دادند.

لذا حوزه تخصص و تمرکزشان همیشه ایران بوده و بیش از ده جلد کتاب دارند که تعداد زیادی از کتاب‌هایش به فارسی ترجمه شده. یعنی من نخستین مترجم ایشان نیستم. کتاب‌های متعددی از ایشان به دست مترجمان دیگر کشور ترجمه شده است و من خوشبختی این را داشتم روی کتاب «خوشنویسی اسلامی» متمرکز شوم و آن را ترجمه کنم.

کتاب «خوشنویسی اسلامی» دایره‌المعارف خوشنویسی اسلامی است

*کتاب «خوشنویسی اسلامی» چه ویژگی‌هایی داشت که شما تصمیم گرفتید زمانی حدود پنج سال وقت بگذارید و آن را ترجمه کنید؟ این کتاب چه امتیازی داشت؟

منظورتان خود این کتاب است؟

*بله، کتاب «خوشنویسی اسلامی»...

کتاب «خوشنویسی اسلامی» که خانم شیلا بلر نوشته، در واقع یک دایره‌المعارف و مجموعه‌ای از هر آنچه که در خوشنویسی اسلامی وجود دارد، است. یعنی هر چیزی در دایره‌ خوشنویسی اسلامی وجود دارد، خانم شیلا بلر آنها را دیده و به آنها پرداخته است. به این علت این کتاب را انتخاب کردم چون در حوزه مطالعات خوشنویسی در ایران به لحاظ پژوهش جامع و با نگاه تحلیلی بسیار فقیر هستیم...

*و کارهای آکادمیک...

و کارهای آکادمیک. در این حوزه سال‌هاست پژوهشگران متعددی داریم، ایرانی و هموطنان که شاید از نزدیک به صد سال پیش به این طرف چهره‌های متعددی در زمینه پژوهش‌ خوشنویسی اسلامی وارد شدند که مشاهیرشان مرحوم دکتر مهدی بیانی و مرحوم استاد حبیب‌الله فضائلی هستند. به خصوص در 40 سال اخیر، بعد از دوره انقلاب، خوشنویسان متعددی بودند که کار پژوهشی هم کردند، منتها هرگز یک نگاه جامع و تحلیلی به خوشنویسی نداشتیم. آن چیزی که این کتاب را متمایز می‌کند و انگیزه مرا برای ترجمه‌اش زیاد کرد، این است که یک نگاه کلی است نه به خوشنویسی ایران، به خوشنویسی سرتاسر جهان اسلام، از آغاز تا امروز، یعنی از دوره بعثت پیامبر وقتی خوشنویسی جزو ضروریات تمدن اسلامی شد، آغاز می‌شود و حرکت‌های اولیه خوشنویسان در جهان اسلامی در دوره خلفای عباسی و بعد تمام سرزمین‌های اسلامی از ایران تا مصر تا عثمانی و هند و حتی شرق آسیا در این کتاب آمده است.

پژوهشگرانی ایرانی به نقش تمدن‌ساز خوشنویسی در سرزمین‌های اسلامی توجهی نداشته‌اند

*یک جایی در یکی از مصاحبه‌های قبلی اشاره کردید ظاهراً خود ایرانی‌ها به خاطر اینکه شناخت ندارند و کار آکادمیک و علمی به معنای دقیق کلمه انجام ندادند، متوجه این نیستند که هنر خوشنویسی یک جایگاه و یک نقش و رُلی در تمدن‌سازی اسلامی داشته و این یکی از ادعاهای خانم شیلا بلر است؛ درست است؟ در این‌باره بیشتر توضیح دهید. خوشنویسی چطور به فرهنگ و تمدن‌سازی کمک کرد؟

این ادعای خانم بلر نیست که خوشنویسی نقشی در تمدن اسلامی داشته. خوشنویسی نقشی در تمدن اسلامی داشته، یعنی ضرورتی ندارد که بگوییم این ادعای ایشان است. من نمی‌خواهم بگویم پژوهشگرانی که در کشور ما سال‌ها کار خوشنویسی و تحلیل کردند، به این نگاه تمدن‌ساز توجهی نداشتند. منتها نگاه آکادمیکی که ما نیاز داریم، [نبوده است] خوشنویسی در نگاه ما و عموم مردم و افراد غیرمتخصص یک هنری است که مثلاً یک آدم عارف‌مسلکی قلم نی‌ای و مرکبی دارد و می‌‌نشیند اشعار حافظ را به خط خوش می‌‌نویسد و این واقعاً خوشنویسی است، چیزی جدای این نیست. اما دایره تاثیرگذاری خوشنویسی در تمدن اسلامی بسیار بیشتر از این نگاه عمومی است که مثلاً یکی کلاس خطاطی می‌رود با قلم نی روی کاغذ ابروباد می‌نویسد: توانا بود هر که دانا بود...

تمام متون اسلامی از زیر دست کاتبان رد شدند. هر متنی که در تمدن اسلامی داشتیم از متون دینی، کتاب آسمانی ما، قرآن، بگیرید تا همه کتاب‌های معتبر دینی و کتاب‌های غیردینی، علم و ادبیات و هر چیزی که بوده...

*اسناد حکومتی...

بله، اسناد حکومتی. خانم بلر به همه اینها پرداخته، حضور خوشنویسی در همه این متونی که ما راجع به آنها صحبت می‌کنیم، اسناد حکومتی، اسناد غیرحکومتی، اسنادی که دست مردم بوده، مثلاً دو نفر می‌خواستند چیزی را معامله کنند به کاتب نیاز داشتند...

*وقف‌نامه‌ها و...

همه اینها به کاتب نیاز داشته. کاتب الزاماً خوشنویس نیست، کسی است که توانایی نوشتن دارد، منتها در یک سطوح بالاتری این خط و نگارش به علت جایگاه ویژه‌ای که در متن‌نویسی اسلامی دارد، یک جایگاه فرامتنی پیدا می‌کند و به یک قالب زیبا تبدیل می‌شود. از مرحله خط بودن صرف فراتر می‌رود و به مرحله‌ای می‌رسد که باید آن خط زیبا هم باشد.

صورت تمدن اسلامی با خوشنویسی است

*اگر منظور شما را درست فهمیده باشم غیر از کارکرد ویژه خودش که انتقال مفاهیم است...

انتقال معنی و پیام...

*به بخش زیبا‌شناسانه‌ می‌رود که چشم‌نوازی هم داشته باشد...

بله، یعنی یک وقت کاتبی داریم که بلد است بنویسد و سواد نگارش دارد، حاکم یا فرمانروا می‌خواهد چیزی را انشا و حکم کند می‌نویسد یا می‌خواهیم یک نسخه قرآنی داشته باشیم و از روی آن قرآن بخوانیم. یک وقت است که یک کاتب این را می‌نویسد. مرحله فراتر از کاتب به خوشنویس می‌رسیم و این خوشنویسی رفته‌رفته به نماد چهره فرهنگ اسلامی تبدیل می‌شود.

یعنی من شما را از روی صورت‌تان می‌شناسم، فرق شما با دیگری این است که من چهره شما را می‌بینم و می‌فهمم که شما آقای صحرایی هستید و دیگری نیستید. می‌توان گفت خوشنویسی همین ویژگی را برای تمدن اسلامی دارد. یعنی اگر کسی در مواجهه اولیه‌اش با تمدن اسلامی بخواهد [آن را بشناسد] صورت تمدن اسلامی با خوشنویسی‌اش است. یعنی یک آدم غیرمسلمان خارج از فرهنگ اسلامی وقتی وارد شود، اولین چیزی که به چشمش می‌خورد جلوه خط اسلامی است. خط اسلامی روی همه اشیا و همه فرهنگ مادی تمدن اسلامی سایه افکنده است. از متن بگیرید تا وقتی که وارد مسجد می‌شوید اولین چیزی که می‌بینید خط است، بشقابی که می‌بینید کف آن خط نوشته شده است. در نتیجه جایگاه خوشنویسی فراتر از یک هنر گوشه‌نشین است.

اگر یک مثالی بزنم که بخواهم جایگاه کیفیت خوشنویسی اسلامی را در تمدن اسلامی به لحاظ هنری ملموس کنم، مجسمه‌سازی بسیار رایج غرب است. هنر شاخص غرب، مجسمه‌سازی، در کنار هنر نقاشی است. چون نقاشی‌ها معمولاً در نمایشگاه‌ها و موزه‌هاست وقتی در سطح شهرهای اروپا و جهان غرب که وارد می‌شویم مجسمه می‌بینیم مانند پاریس، وین، برلین...

*رم...

مهم‌تر از همه رم. در پایتخت‌های اروپایی، در شهرهای جهان غرب که وارد می‌شویم، اولین جلوه هنری که به چشم‌مان می‌خورد مجسمه‌هاست. در تمدن اسلامی اولین جلوه قطعاً خط است. وقتی وارد اصفهان می‌شوید با هیچ‌چیز به اندازه خط مواجه نخواهید شد، وارد استانبول یا وارد قاهره هم که می‌شوید همین‌طور است.

*حتی مشاهد مشرفه و در حرم امامان هم این هنر چقدر خودش را نشان داده است؟

بله، من نمونه‌های اصیل‌تر را گفتم. چون حرم امام‌ها معمولاً مرمت شده‌اند.

واکاوی خطوط و دوره‌های مختلف تکوین خوشنویسی

*درباره فصول کتاب هم یک گزارش اجمالی دهید که بینندگان یک مقدار با کتاب آشنا شوند.

کتاب خانم شیلا بلر جمعاً 13 فصل است. در واقع 6 بخش جداگانه، در دل این 6 بخش، 13 فصل جای گرفته است. بخش اولیه دوره اولیه اسلامی است. یعنی بخش اول کتاب که شامل سه فصل نخست می‌شود، راجع به مفاهیم بنیادی شکل‌گیری نظام خط و خوشنویسی در جهان اسلام است. یک فصل راجع به ابزار و مواد دارد که درباره مصالح خوشنویسی اسلامی مثل قلم، دوات، مرکب و کاغذ، انواع کاغذها، پوست و... است. از فصل سوم دقیقاً جریان پیگیری خوشنویسی اسلامی به معنای هنرمندانه‌اش...

*و تکوین این خطوط مختلف...

و تکوین خطوط مختلف، معنای خوشنویسانه‌اش، یعنی جایگاهشان در مقام یک هنر و نه صرفاً یک ابزار انتقال پیام، از فصل سوم شروع می‌شود. همچنان از فصل سوم تا فصل ششم که بخش دوم کتاب است، جریان‌های اولیه شکل‌گیری این خطوط زیباشناسانه که غالباً اسم رایجی که دارند اقلام سته- در واقع اقلام شش‌گانه- است. تا فصل ششم خانم شیلا بلر در این‌باره در سرتاسر جهان اسلام صحبت می‌کند. در واقع یک دوره پیشامنطقه‌ای داریم، دوره‌ای که خوشنویسی جهان اسلام یکپارچه است و هنوز سبک‌های منطقه‌ای به آن صورت شکل نگرفتند. از فصل هفتم رویکرد کتاب کمی تغییر می‌کند و منطقه‌ای می‌شود یعنی جغرافیا وارد داستان می‌شود.

*و خط هر منطقه ویژگی‌های خاص خود را دارد...

هر منطقه ویژگی‌های خاص خود را دارد و در کتاب هر منطقه فصل مجزای خود را دارد. فصل هفتم ورود خانم شیلا بلر به خوشنویسی جهان اسلام با ایران است. ایران در دوره ایلخانان و تیموریان که می‌توان گفت سرآغاز تاریخ مدون خوشنویسی اسلامی، [را باید] از آغاز دوره ایلخانیان، از نیمه قرن هفتم هجری، در نظر بگیریم.

در فصل هفتم یک فصل کامل به هنر خوشنویسی ایران می‌پردازد. در فصل هشتم رویکردش به سمت مصر و شام، در دوره ممالیک، می‌رود. یک جریان متمایزی از خوشنویسی در دوره ممالیک در مصر شکل می‌گیرد.

*مصر و شام با هم یک سبک دارند؟

یک روند، یک نظام و یک هژمونی بر آنجا حاکم است. در واقع به آن منطقه «غرب جهان اسلام» می‌گویند که مرکزیتش در قاهره است. اما خوشنویسی منطقه شام و بسیاری از خوشنویسانی که در قاهره و مصر فعالیت می‌کنند دمشقی هستند، یعنی از سوریه و شام به آنجا رفتند. به هر حال خانم بلر ذیل سیطره ممالیک در مصر، در لابه‌لای یک فصل به خوشنویسان دوره ممالیک می‌پردازد و این فصل هشتم کتاب می‌شود.

یک فصل به عثمانی یعنی خوشنویسی در جهان ترک‌زبان به مرکزیت استانبول می‌پردازد. در یک فصل دیگر هم به خوشنویسی در هند به مرکزیت پایتخت‌های گورکانیان از جمله دهلی و حیدرآباد می‌پردازد. پس از ایران رد می‌شود، به مصر می‌رسد و به عثمانی و آناتولی و آن چیزی که ما امروز ترکیه می‌نامیم می‌رود و به هند می‌آید. در یک فصلی به حاشیه اقیانوس هند می‌رود، نه شبه‌قاره هند...

*بله، در آفریقا...

از شرق آسیا، جزایر مالزی و اندوزی شروع می‌کند و به دل آفریقا می‌رود. در واقع آنچه که ما می‌گوییم «ساب‌ساهاران آفریقا» یعنی آفریقای سیاه، نه آن مصر و کشورهای مسلمان بلکه مثل سودان و دیگر کشورهای سیاه‌پوست که خوشنویسی جریان بسیار جالب توجه و نپرداخته‌ای دارد. خانم شیلا بلر به آنجا می‌رود. همچنین خوشنویسی در شبه‌جزیره‌های شرق آسیا مثل مالزی و اندونزی، مجموعه کشورهای مالایی.

سخن را کوتاه کنم، در فصل پایانی کتاب خانم بلر رویکردش را به سمت خوشنویسی مدرن و معاصر [می‌برد]، یعنی از دل تاریخ بیرون می‌آید به قرن بیستم می‌رسد. آخرین حرکت‌هایی که هنرمندان معاصر جهان اسلام، یعنی کسانی که رویکرد کاملاً تجدددگرا دارند، خوشنویسی را از قالب‌های سنتی جدا کردند و به سمت قالب‌های هنر مدرن پیش رفتند در فصل سیزدهم به این می‌رسیم و کتاب تمام می‌شود.

تلاش برای هماهنگ‌کردن قالب‌های سنتی خوشنویسی با نظام کامپیوتری

*درباره تاثیر خط‌ها و فونت‌های کامپیوتری هم صحبت می‌کند؟

بله، در فصل پایانی کتاب که فصل سیزدهم است و اصلاً موضوع آن خوشنویسی در جهان مدرن است، یکی از زیرتیترها و تیترهای جداگانه‌اش تلاش‌های مسلمانان و هنرمندان جهان اسلام در جهت هماهنگ کردن قالب‌های سنتی خوشنویسی با نظام کامپیوتری است، یعنی خوشنویسی که وارد دسکتاب شده باشد. تلاش‌های متعددی شده و فکر می‌کنم چون موضوع خانم بلر چنین چیزی نبوده به آن کوتاه پرداخته است، اما سرنخ‌های بسیار توجه‌برانگیزی دارد که این تلاش‌ها از کجا شروع شد؟ چه کسانی وارد قضیه شدند؟ در جهت طراحی فونت‌های کامپیوتری با معیارهای خوشنویسی کلاسیک اسلامی.

بلر گردآورنده آرای همه افرادی است که راجع به خط کوفی صحبت کرده‌اند

*یک نکته‌ای که برای من بسیار جالب بود این بود که تا پیش از این گمان می‌کردم و فکر می‌کنم بسیاری از کسانی که مطالعات اسلامی دارند و در تاریخ قرآن و علوم قرآنی کار کردند، گمان می‌کنند خط نخستین یا خطوط نخستین را همه به «خط کوفی» تعبیر می‌کنند. در‌ حالی که خانم بلر قائل است ظاهراً این تسمیه هیچ بنیان علمی ندارد و ما خطوطی داریم که حتی فقط اسمشان را شنیدم و اصلاً نمی‌دانیم آنها را به چه شکلی می‌نوشتند. مثلا الف یا میم یا... را به چه شکل می‌نوشتند. در این‌باره هم توضیح دهید شاید برای بینندگان جالب باشد.

بله، درست می‌فرمایید. من نکته را دقیق‌تر می‌گویم. خانم بلر مبسوط و مفصل به خطوطی که عنوان کوفی دارند در فصول اولیه کتاب پرداختند، منتها خانم بلر برایند و چکیده نظر صد سال محققان جهان را، یعنی خانم بلر گشاینده این درِ صحبت درباره خط کوفی نیست، گردآوری کرده است. او گردآورنده آرای همه افرادی است که راجع به خط کوفی صحبت کردند و خودش هم نظرش را گفته است. در واقع بحث را بر خود تمام کرده است.

چنانچه می‌فرمایید دقیقاً چالش‌انگیزترین خط در نظام پژوهشی معاصر بوده است. بیشتر از هر خط دیگری در جهان غرب به خصوص راجع به خط کوفی صحبت شده است. بیش از یکصد سال، از نیمه قرن نوزدهم، پژوهشگرانی در غرب ظهور کردند که توجه و تمرکز پژوهشی‌شان بر شناخت انواع خط کوفی بوده است. اسم‌های زیادی را الان می‌توانم به زبان بیاورم؛ مثلا مشاهیرشان مرحوم میکله آماری بود که یک پژوهشگر ایتالیایی بود تا برسد به خانم مرحومه نبیه اَبوت که لبنانی‌تبار بود، اما در آمریکا زندگی می‌کرد. اینها اسامی‌ای هستند که در تبارشناسی خط کوفی به میان می‌آورد تا مشهورترین‌شان در جهان معاصر که پروفسور فرانسوا دروشِ فرانسوی که گسترده‌ترین تحقیقات معاصر درباره خط کوفی را انجام داده است.

ما انواعی از خطوط داریم که همه را به چوب خط کوفی می‌رانیم

آنچه که اینها می‌گویند این است که ما انواعی از خطوط داریم که همه را به یک چوب می‌رانیم. انواعی از خطوط که شباهت بسیار کمی [دارند] یا اصلاً شباهتی به هم ندارند، اما ما چون اسمی برایشان بلد نیستیم می‌گوییم این خط کوفی است. خط دیگر را هم کوفی می‌نامیم، در صورتی‌که آن دو خطی که کوفی می‌نامیم هیچ شباهتی به هم ندارند. این دعوا و دعوی‌ که برقرار است این است که ما انواع این خطوط را مشخص کنیم. در متون کهن اسلامی که مشهورترین‌شان در این زمینه «الفهرست» ابن‌ندیم است، بیش از 20 نام برای انواع خطوطی که نمی‌شناسیم، وجود دارد.

*یعنی در این مورد 20 خط داشتیم...

بیش از 20 خط داشتیم. ابن‌ندیم در مقدمه «الفهرست» نام می‌برد و از انواع خطوط می‌گوید.

*از آنها نمونه‌ای نداریم...

ما از آنها نمونه‌ای نداریم. می‌دانیم ابن‌ندیم اسامی مانند خط التعم، خط لولویی، خطوط مکی و مدنی، خط پیرآموز که بسیاری از افراد می‌گویند پدر خطوط ایرانی است چون اسمش هم فارسی است. ابن‌ندیم انواع این خطوط را نام می‌برد، اما نمونه‌های بازمانده‌ای از این خطوط نداریم. دعوایی که درباره خط کوفی است این است که گروهی تلاش کردند اسم‌های ابن‌ندیم را بر نمونه‌های موجود سوار کنند.

البته یک بخش از دعوی این است. در واقع تلاش‌های متعددی انجام شده که سبک‌شناسی کنیم، انواع خطوط کهن را، پیش از شکل‌گیری اقلام سته، یعنی در سه قرن نخستین دوران اسلامی. از قرن اول تا قرن سوم انبوهی از خط داریم که اسم‌شان را نمی‌دانیم. نمونه‌ها متفاوت است، ولی اسامی را نداریم و همه را خط کوفی می‌نامیم. خوشبختانه در سال‌های اخیر، در چند سال اخیر، در کشور ما هم دو، سه پژوهشگر جوان درجه یک پیدا شدند که تکلیف این خط کوفی و تکلیف انواع این خطوط اولیه را که با اسم خط کوفی رایج و شناخته‌شده هستند روشن می‌کنند.

*اسامی این محققان را نام ببرید که بینندگان هم با این محققان خوب ایرانی آشنا شوند.

مشخص‌ترین‌شان آقای دکتر مرتضی کریمی‌نیاست، که در این زمینه تلاش‌هایی می‌کند، هرچند ایشان رویکرد خوشنویسانه‌ای ندارند، رویکردش بیشتر نُسخ قرآن است. منتها کسی که با رویکرد خوشنویسانه‌ای به این قضیه می‌پردازد جناب آقای دکتر مهدی صحراگرد، در مشهد است. چون ایشان کم‌وبیش به گنجینه آستان قدس هم دسترسی دارد، در حال حاضر کتابی در مورد کوفی‌های شرق جهان اسلام منتشر کرده که مرکزش ایران است. بسیاری از مسائل و معماها در مورد خط کوفی، با انتشار پژوهش‌ آقای دکتر مهدی صحراگرد حل می‌شود. حتی ایشان به نوع نگاه فرانسوا دروش نقدهای جدی دارند- الان حرف‌های آخری را که در غرب پذیرفته شده فرانسوا دروش زده است- اما آقای صحراگرد گامی پیش‌تر از دروش هم برداشتند. نمی‌دانم در پاسخ شما موفق بودم یا خیر؟

*بله. سپاسگزارم. ممنون از این همه صحبت‌های خوب شما و ممنون از بینندگان عزیز که برنامه ما را می‌بینند. فکر می‌کنم خوب باشد شما تصویر روی کتاب را هم برای آشنا شدن بیشتر با کتاب نشان دهید.

این کتاب خانم پروفسور شیلا بلر است که در پایان سال 1396 انتشارات فرهنگستان هنر زحمت تدوین و انتشارش را انجام داد. حدود 800 صفحه است و اگر باعث خوشحالی هم می‌شود جایزه تقدیری کتاب سال جمهوری اسلامی را هم در بهمن ماه گذشته گرفت و بنده ترجمه کردم.

*بله، برای ما افتخاری است. امیدوارم موفق باشید. امیدوارم بینندگان عزیز ما هم استفاده کرده باشند. تا برنامه دیگر خداحافظ.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها