سواحل سندیگو
مسافرم. کولهبار سفرم را بستهام به آینه آسمان نگاه میکنم. خورشید چه بیتابانه میخندد از دستپاچگی این روزهایم به خنده افتاده، نمیداند که روزی صدبار محتویات چمدانها را مرور میکنم مبادا چیزی از قلم بیفتد. مدام شعر سهراب را میخوانم که پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت.. البته از دستپاچگیام کم نمیشود اما خندهام که میگیرد همین کافیست.
اعتمادآنلاین|
عکس و متن:مونا کاظمی،امریکا
دیدگاه تان را بنویسید