فوتبال ایران را نجات دهید
فردا یعنی یکشنبه 10 اسفند انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار و سرنوشت چهار سال آینده فوتبال کشور مشخص میشود. شرایط در این دو هفته گذشته به گونهای پیش رفته که اکثر ناظران و هواداران فوتبال نتیجه انتخابات را از پیش تعیینشده میدانند.
اعتمادآنلاین| فردا یعنی یکشنبه 10 اسفند انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار و سرنوشت چهار سال آینده فوتبال کشور مشخص میشود. شرایط در این دو هفته گذشته به گونهای پیش رفته که اکثر ناظران و هواداران فوتبال نتیجه انتخابات را از پیش تعیینشده میدانند. برخی دیگر هم معتقدند هر کس به انتخاب مجمع به ساختمان سئول راه پیدا کند، چندان نمیتواند کمکی کند.
چه اینکه آن شخص علی کریمی و محبوب دل میلیونها هوادار باشد چه بقیه نامزدها که یکیشان شخصیتی نظامی- فوتبالی است و دیگری گزینه مورد نظر دولت و آن یکی پای ثابت همه انتخابات فدراسیون در ادوار گذشته. در این بین عدهای هستند که نگاهی فراتر دارند و این انتخابات را به وضعیت سیاسی کشور گره میزنند و معتقدند همانطورکه دیگر اهمیتی ندارد چه کسی در سال 1400 رییسجمهور میشود و در هر صورت وضعیت بهبود نخواهد یافت، در فوتبال هم همینطور خواهد بود.
مثل جواد کاظمیان که برای دوست و همبازی سابقش نوشت «امیدوارم رای نیاوری چون موهایت سفید میشود. این خانه از پای بست ویران است.» این نگاه بدبینانه یا به قول خودشان واقعبینانه میگوید فوتبال، به عنوان ویرانهای که با خاک یکسان شده نه قابل بازسازی است و نه قابلیت تخریب بیشتر را دارد. پس تفاوتی نمیکند چه کسی سکان هدایتش را برعهده بگیرد.
نگاهی به وضعیت فوتبال در شرایط فعلی نشان میدهد اگر کمی بخواهیم رادیکال نگاه کنیم، میتوانیم به افراد دسته آخر حق بدهیم. بدهی بیش از 200 میلیارد تومانی به ویلموتس، تیمهای ملی به حال خود رها شده از فوتسال و فوتبال ساحلی تا تیمهای ملی زنان در همه رشتهها و ردههای سنی، لیگ پرجنجال و کم بازده، تثبیت رابطهگرایی بر ضابطهگرایی در ارکان فدراسیون، داوری فاجعه و داوران پرغصه و... واقعا افق روشنی پیش روی فوتبال نمیگذارد.
با این حال متاسفانه یا خوشبختانه ضربالمثل «آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب» چندان درست نیست. اینکه گفته میشود «بالاتر از سیاهی رنگی وجود ندارد» هم خیلی با واقعیت جور درنمیآید. همیشه شرایط فاجعه میتواند حتی بدتر هم شود. سال 98 را به یاد بیاوریم که تصور میکردیم با سیل اول سال و حوادث آبان و داستان هواپیمای اوکراینی دیگر شرایط بدتر از این نخواهد شد. اما با آمدن کرونا فهمیدیم اشتباه میکردیم. برای همین هم هست که امروز خیلیها در گفتن «دیگه بدتر از این نمیشه» تردید به خرج میدهند. در فوتبال هم با همه این وضعیت ناامیدکننده همچنان ممکن است با شرایط دشوارتری روبهرو شویم.
تیم ملی ایران باید برای صعود به جام جهانی قطر مقابل عراق و بحرین پیروز شود در حالی که میزبانی را هم از دست داده است. این تازه مرحله اول است و در صورت عبور از این مرحله باید در دور دوم انتخابی حاضر شویم. عدم صعود تیم ملی به جام جهانی به معنای از دست دادن فرصتهای بسیار زیادی است و رسما فوتبال ما را چند سال عقب نگه میدارد. این یکی از جاهایی است که اوضاع میتواند بدتر شود. بدهی فدراسیون به شستا داشت ساختمان فدراسیون را به باد میداد. این مشکل حل شد اما بدهیهای فدراسیون آنقدر زیاد است که اگر خیلی سریع به آنها رسیدگی نشود ممکن است کاملا فوتبال را تعطیل کند. تیمهای باشگاهی ایران که اکثرا دولتی هستند همه با پروندههای ریز و درشت داخلی و خارجی مواجهند و اگر وضعیت را به همین شکل ادامه دهند ممکن است نتوانند در سالهای آینده مجوز فعالیت حرفهای بگیرند و این یعنی رابطه باشگاههای ما با مسابقات بینالمللی قطع میشود.
تیمهای پایه که امروز مثل گوشت قربانی میان مربیان ناموفق لیگ ازجمله پرویز مظلومی و حمید درخشان و داوود مهابادی دست به دست میشود، ممکن است برای همیشه به فراموشی سپرده شوند و همین دو تا اردوی نیمبندی که در انتهایش لباس بازیکنان تحویل گرفته میشود را هم نداشته باشند. تیم فوتبال زنان که از رنکینگ فیفا خارج شده ممکن است هرگز به آن برنگردد. همه اینها یعنی شرایط میتواند بدتر هم باشد و شاید حتی اگر کسی بیاید و بتواند جلوی بدتر شدن اوضاع را حداقل طی چهار سال آینده بگیرد کار بزرگی انجام داده باشد.
این شخص کدامیک از کاندیداهاست؟ آجورلو؟ کیومرث هاشمی؟ شهابالدین عزیزی خادم یا علی کریمی؟ پاسخ دادن به این سوال از طرف ما یک روز قبل از انتخابات هیچ کمکی نمیکند. چه اینکه کلا 89 نفر قرار است در این انتخابات رای بدهند. با این حال میتوانیم از هر کدام این افراد که چشمشان به این مطلب یا نوشتههای مشابه میافتد عاجزانه خواهش کنیم برای یکبار هم که شده فکر لابیها و رفاقتها نباشند و به کسی رای بدهند که بتواند عمق فاجعه فوتبال را کاهش دهد. کاش بدانید چه مسوولیت بزرگی بر دوش شماست.
چشم امید صدها هزار فوتبالیست از نونهال گرفته تا بزرگسال، چشم امید میلیونها میلیون نفر عاشق فوتبال فردا به برگههای رایی است که شما درون صندوق میاندازید. عاشقانی که در این 12 سال از زمان آمدن کفاشیان تا تاج و بهاروند شادیهای انگشتشماری از فوتبال نصیبشان شده و بیشتر با سردرد و عصبانیت ناشی از حواشی درگیر بودهاند. بیشتر شما با فوتبال زندگی کردید و این حرفها را میفهمید. ما امید داریم شما بتوانید جلوی آن چند نفر آدم غیرفوتبالی که در مجمع هستند و گوششان به این حرفها بدهکار نیست، بایستید و آنچه از دستتان برای فوتبال برمیآید، انجام دهید.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید