گفت‌وگوی «اعتمادآنلاین» با احمد نادعلیان درباره وضعیت هنرهای محیطی و تجسمی در سال ۹۹:

یکی از چالش‌های فعلی فاصله‌گیری بخشی از بدنه هنر تجسمی از نهاد دولتی است / محیط‌زیست زمانی معنا می‌دهد که معیشت معنا بدهد

احمد نادعلیان بیش از یک دهه است که فعالیت‌های خود را به جنوب کشور یعنی جزیره هرمز و قشم برده و این روزها نیز ساکن لافت شده و قصد دارد خانه‌ای را در آنجا آباد کند، هرچند خودش می‌گوید فعلاً بر آن نام هنرمندسرا یا موزه نگذاشته و هنوز مشغول مرتب کردن آنجاست.

یکی از چالش‌های فعلی فاصله‌گیری بخشی از بدنه هنر تجسمی از نهاد دولتی است / محیط‌زیست زمانی معنا می‌دهد که معیشت معنا بدهد
کد خبر: 471987
|
۱۳۹۹/۱۲/۲۶ ۱۰:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| احمد نادعلیان را هنرمند هنرهای محیطی به شمار می‌آورند با این حال خودش می‌گوید چند سالی است وجهه اجتماعی فعالیت‌هایش پررنگ‌تر شده و طی 10، 15 سالی که در هرمز و قشم فعالیت کرده متوجه شده است محیط‌زیست زمانی معنا می‌دهد که معیشت معنا دهد.

او همچنین موزه‌ای نیز در جزیره هرمز با نام خودش تاسیس کرده است که علاوه ‌بر جذب گردشگر به آموزش هنر به خصوص زنان بومی این جزیره می‌پردازد. با این حال کرونا بر کارهای او، موزه و فعالیت‌هایش هنری‌اش تاثیر گذاشته و نادعلیان می‌گوید در ماه‌های ابتدایی شیوع کرونا آنها نیز دچار چالش جدی شدند. برای بررسی بیشتر وضعیت هنرهای محیطی و هنرهای تجسمی در سال 99 با او گپ زدیم.

***

*با توجه به فعالیت‌هایی که در جنوب کشور انجام می‌دهید و برنامه‌هایی که در زمینه هنر محیطی دارید، امسال به نظرتان چطور بود؟ کرونا بر وضعیت شما و هنر چه تاثیری گذاشت؟

بد نیست به این نکته اشاره کنم که سال‌های زیادی افرادی مرا مشغول هنر محیطی می‌دیدند و الان هم فعالیت‌هایم در دایره هنر محیطی می‌گنجد، اما دایره جدیدی نیز شکل گرفته که با آن همپوشانی دارد و می‌توان گفت هنر محیطی هست منتها محدود به هنر محیطی نیست بلکه هنر در ارتباط با جامعه است؛ یعنی یک نوع هنر اجتماعی. بنا بر یک ضرورت، من به این نتیجه رسیده‌ام که محیط‌زیست زمانی معنا می‌دهد که معیشت معنا بدهد.

در نتیجه صرف اینکه ما برای لاک‌پشت، آهو، گونه‌های درختی، آلودگی دریا، انقراض جانوری و... فضایی را به پرسش بکشیم یا کار هنری انجام دهیم که این موضوع‌ها دیده شود، کفایت نمی‌کند. در کنار اینها باید با بدنه جامعه در ارتباط باشید، با زبان آنها صحبت کنید و به معیشت مردم هم فکر کنید. حداقل این نکته‌ای است که من در جوامع محلی می‌بینم.

نادعلیان

با این رویکرد، در 10، 15 سال گذشته یعنی زمانی که به هرمز آمدم و پنج سالی که به موازات آن در جزیره قشم نیز کار می‌کنم، رویکرد اجتماعی در کارم پررنگ‌تر شده است. هنر محیطی را بر اساس اقتضا و نیازی که از من بخواهند کار می‌کنم اما وجهه اجتماعی ماجرا را در نظر گرفته‌ام.

به طور کلی می‌توان گفت از اسفند گذشته، زمانی که بحث کرونا و محدودیت‌هایش جدی شد، به عنوان فردی که در جزیره هرمز موزه دارد و آن موزه با مقوله گردشگری و مسافر مرتبط است، ما هم مانند هر مرکز فرهنگی دیگری دچار یک چالیش جدی شدیم و بعد از چند ماه به دلیل اینکه هیچ بودجه دولتی‌ای نداریم و قائم به درآمدهای موزه هستیم دچار تعدیل نیرو شدیم. بعد از آن با رویکرد دیگری نگارخانه، آموزش و بازدید مجازی راه انداختیم.

در شرایط جدید یاد گرفتیم که باید به یک مسیر موازی فکر کنیم و بدون شک اگر روزی شرایط دوران کرونا برطرف شود، به عنوان میراث و دستاورد سعی می‌کنیم آن را حفظ و حتی به منزله یک امر مکمل تقویت کنیم.

*وضعیت هنرهای تجسمی را در سال 99 چطور ارزیابی می‌کنید؟

در ارتباط با جامعه کلی هنر، آنچه من از دور می‌بینیم این است که دچار چندین چالش جدی شده است: یکی از چالش‌ها فاصله‌گیری است که بخشی از بدنه هنر تجسمی سعی می‌کند از نهاد دولتی فاصله بگیرد؛ یعنی یک فاصله‌گیری فرهنگی، و خود همین چه بخواهیم چه نخواهیم مناسبات جدیدی رامناسبات جدیدی به وجود آورده است...

*این مناسب جدید چه هستند؟ امکان دارد شفاف‌تر آن را توضیح دهید؟

وقتی شما نمی‌خواهید مثلاً در دوسالانه یا به صورت شفاف‌تر در جشنواره تجسمی فجر شرکت کنید، می‌گویید در این برنامه‌ها شرکت نمی‌کنم، اما ناگزیرید بدیلی برای آنها پیدا کنید که بدیل آنها نگارخانه، حراج و سرمایه‌گذاران فرهنگی است چون اگر هنرمند بخواهد کارش را نشان دهد و قضیه اقتصادی هم وجود داشته باشد، ناچار است به آن بدیل فکر کند.

اما از آن سو حامی مالی خیلی از رویدادهایی که پیش از این موزه هنرهای معاصر متولی آن بود، سرمایه‌گذار فرهنگی شده است و نکته‌ای که کار را برای هنرمندان دشوار می‌کند- حداقل در جمع دوستان دیده‌ام- اصرارورزی بر این است که از یکی فاصله بگیرید و به یکی دیگر پناه ببرید، اما هر کدام از آنها نیز حاشیه‌هایشان بر متن‌شان غلبه کرده است...

*منظورتان سرمایه‌گذاران فرهنگی است؟

هم نگارخانه‌ها، هم حراج و هم سرمایه‌گذاران فرهنگی. این مسائل انتخاب را دشوار می‌کند؛ یعنی اگر نخواهم با دولت کار کنم و به یک نگارخانه یا سرمایه‌گذار فرهنگی قوی پناه ببرم، درگیر بحث‌هایی می‌شوم؛ بحث‌هایی که در اجتماع راجع به سلامت اقتصاد و سرمایه صورت می‌گیرد و همین موضوعات کمی سرگیجه فرهنگی ایجاد می‌کند، به این معنا که شما چرا باید فاصله بگیرید و چرا باید نگیرید؟

اگر فاصله بگیرید وظیفه راستی‌آزمایی همه این موارد بر عهده هنرمند است؟ اگر 10 سال قبل هم کسی تابلویی را از من خریده بود، وظیفه رصد کردن آن پول و سرمایه را داشتم؟ آیا باید مواضع و دیدگاه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مدیر یک مجموعه را بدانم؟

از جایگاه فردی روستازاده، جزیره‌نشین و ساکن یک جزیره دور (لافت)، شاهد هستم که درباره این موضوعات خیلی صحبت می‌شود. همچنین حواشی‌ای که درباره خیلی از استادان یا افراد صاحب‌نام پیش می‌آید و گاهی منابع غیررسمی مسائلی را ادعا و هم‌سطح تلقی می‌کنند و این به نوعی جامعه هنری را سرگرم خود کرده است، به نظرم آسیب‌زننده است یا همین بحث که بالاخره ویترین اقتصاد هنر واقعی است یا یک نمایش و داستان؟ اگر واقعی است، پس چرا بازتاب آن را در لایه‌های دیگر نمی‌بینیم و چرا این‌قدر خاص‌گرایی و نشانه‌روی وجود دارد؟ آن هم در برهه‌ای که در تمام مسائلی که نام بردیم یعنی گردشگری، موزه‌ها، حمل‌ونقل هوایی، اقتصاد جهانی، اشتغال به مفهوم عام و خاص رکود ایجاد شده است.

موزه نادعلیان

در چنین فضایی اگر هنرمندان بتوانند نسبت به عقبه‌ای که دارند ادامه حیات دهند و امیدوار باشند که بتوانند در بستر سالمی که اعتدال را رعایت کند فعالیت کنند، کار بسیار دشواری به انجام رسانده‌اند. خود من سعی کردم نسبت به خیلی از مسائلی که شناخت عمیقی ندارم زیاد اظهارنظر نکنم یا راجع به خیلی از مسائلی که در آنها ابهام یا خدشه وجود دارد بعد مثبت را ببینم، اما احساس می‌کنم در میان هنرمندان بحث و گفت‌وگو درباره مسائلی که غلبه حاشیه بر متن است خیلی زیاد شده.

*آیا قرار است در لافت هم موزه‌ای تاسیس کنید؟

چهر پنج سال قبل خانه‌ای به صورت شریکی خریده‌ام که مثل همیشه دچار مسائلی شد برای همین نخواستم کاری کنم. شاید بهترین کار این باشد که کاری نکنید. همین که زندگی‌تان را می‌کنید انگار خودش یک کار است برای اینکه دیده می‌شوید. اسمی به عنوان موزه، نگارخانه یا هنرمندسرا بر این خانه نمی‌گذارم؛ فعلاً مشغول مرتب کردن آن خانه هستم و برایم مهم است که یک جای متروک آباد شود.

برای آینده آن می‌خواهم ببینم نیاز جامعه‌ای که آن خانه در آن واقع شده چیست. مهم این است که آن خانه محل خوبی شود. نمی‌خواهم چشم‌اندازی ترسیم کنم بعد خانه را تطبیق دهم. می‌خواهم خانه‌ای باشد که با کمترین هزینه به یک خانه خیلی خوبی تبدیل شود. الان کلی کتاب جمع‌آوری کرده‌ایم، اما نام آن کتابخانه نیست. بدون اینکه عضو رسمی داشته باشیم به صورت رایگان کتاب‌ها را به روستاهای مختلف می‌دهیم تا سطح دانش کودکان وبزرگسالان نسبت به هنر بالاتر رود.

همچنین ممکن است محلی باشد برای ارتباط‌ها و برطرف کردن نیازهای آموزشی. در جزیره هرمز هم خوشبختانه به رغم دشواری‌ها، کارکنان موزه به یک استقلال کاری و مدیریتی رسیده‌اند. بیش از یک سال است که آنجا نبوده‌ام، اما کارکنان آنجا به خوبی کار را پیش می‌برند.

چکیده گفت‌وگو با احمد نادعلیان

-بحث‌هایی که در اجتماع راجع به سلامت اقتصاد و سرمایه صورت می‌گیرد کمی سرگیجه فرهنگی ایجاد می‌کند

-در میان هنرمندان بحث و گفت‌وگو درباره مسائلی که غلبه حاشیه بر متن است خیلی زیاد شده است

-رویکرد اجتماعی در کارم پررنگ‌تر شده است

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها