آموزش و پرورش و این بار بحث بر سر تامین نیروی انسانی است
هزار و یک شب کمبودها
مصائب و کمبودهای آموزش و پرورش مثل قصههای هزار و یک شب است؛ تا قصه اول به پایان نرسیده نوبت به قصه دیگر میرسد و این زنجیره مدام و همواره ادامه پیدا میکند.
اعتمادآنلاین| مصائب و کمبودهای آموزش و پرورش مثل قصههای هزار و یک شب است؛ تا قصه اول به پایان نرسیده نوبت به قصه دیگر میرسد و این زنجیره مدام و همواره ادامه پیدا میکند. همین چند روز پیش بود که مجلس تکلیف لایحه نظام رتبهبندی معلمان را پس از 10 سال روشن کرد و کلیاتش را به تصویب رساند و وزیر آموزش و پرورش هم وعده داد که در اولین فرصت آییننامه اجرایی آن به هیات دولت تقدیم خواهد شد، حالا با کمی فراغت از این موضوع (که نقد به آن هم البته بسیار است) باز نوبت به وضعیت آشفته کمبود نیرو و تامین نیروی انسانی در آموزش و پرورش رسیده است. مجلس سوال دارد، وزیر وعده جذب میدهد و البته معلمان از واقعیتهای کمبود نیرو میگویند.
به گزارش اعتماد، روز چهارشنبه در جلسه کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش مجلس موضوع کمبود نیرو و آشفتگی اطلاعات این حوزه مطرح شد. پس از این جلسه مهدی اسماعیلی به خانه ملت گفت: «یکی از مشکلاتی که آموزش و پرورش با آن درگیر است، نبود آمار دقیق از نیاز خود به معلم است. آموزش و پرورش باید از طریق سامانه بکفا (سامانه مدیریت نیروی انسانی آموزش و پرورش) نیاز خود را تعریف و به کمیته آموزش و پرورش ارائه دهد. لذا مقرر شد آموزش و پرورش نیاز حقیقی خود را به تفکیک جنسیت، دوره تحصیلی و گروههای شغلی به کمیته ارائه دهد.» نماینده میانه گفته است با توجه به اینکه در مجموعه آموزش و پرورش معلمانی با عنوان مختلفی از جمله حقالتدریس، خرید خدمت، مربی پیش دبستانی، آموزشیاران و آموزشدهندگان نهضت سوادآموزی و معلمان مدارس غیردولتی مشغول به کار هستند، کار کمیته آموزش و پرورش برای جمعبندی این گروهها بسیار دشوار است.
روز پنجشنبه و یک روز پس از حرفهای اسماعیلی در مورد تنوع نیروهایی که در همکاری با آموزش و پرورش بودهاند، محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش یک عدد حدودی از این تعداد نفرات داد و گفت که آنها توقع استخدام دارند: «100 هزار نفر طی سالهای مختلف با این نهاد همکاری کردند و توقع استخدام دارند که در میان آنها افرادی با 60سال سن یا افرادی که رشته تحصیلی آنان تناسبی با ماموریت آموزش و پرورش ندارد نیز هستند.» او با اعلام این خبر که در آزمون استخدامی تیرماه سال جاری، 20 هزار نفر جذب آموزش و پرورش خواهند شد، اظهار کرد: تلاش ما همواره ساماندهی بر مبنای چارچوب و اصولی بود که در حق کسی اجحاف نشود و همه مساعی خود را به کار بستیم تا در قبال افرادی که قانون برای آنان تعیین تکلیف کرده غفلت و کوتاهی صورت نگیرد. وضعیت نیروی انسانی باید به گونهای شایسته به سامان برسد برای همین و دفاع از حقوق معلمان و دانشآموزان مصوبهای را در شورای عالی فرهنگی مصوب کردیم تا استخدام معلمان از بین بهترین داوطلبها احصا شده و شرط جذب نیز گذراندن آزمون در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی است و هرکسی ویژگی لازم را داشت به کار گرفته میشود.»
پاسخ فوری اما ناکافی به اعتراضات خیابانی
حسین ثقفی، معلم و کارشناس حوزه آموزش به «اعتماد» میگوید: این مجوزها که مثلا قرار است 20 هزار نفر را جذب کنند نه کافی هستند، نه راهکار درستی برایشان اندیشیده شده. این 20 هزار نفر به گفته او شاید کفاف خراسان را بدهد اما مطمئنا دردی از سایرین رفع نمیکند: «مشکل تامین نیروی آموزش و پرورش مشکلی نیست که یک ساله بتوانند حل کنند. مثلا در خراسان برای سال آینده بالغ بر 20 هزار نیرو کم داریم خب بقیه استانها میخواهند چه کنند؟ از زمان آقای فانی تورم نیروی انسانی در آموزش و پرورش شروع شد و متاسفانه در همان برنامه ششم توسعه بیان کردند که از طریق بخش خصوصی باید نیروها را تامین کنند. حالا ما چند نوع معلم از این دسته داریم؛ از شرکتی و خرید خدمتی تا غیرانتفاعی و غیره. جذب این نیروها هم فقط با هدف کاهش هزینههای دولت انجام شد و اینکه فقط کلاس خالی نماند.»
به نظر او آنچه سبب شده بعد از نزدیک به 8 سال تجربه به خدمتگیری انواع معلمان غیررسمی، آنچه سوال شده حالا دولت در مورد مجوزهای جذب و استخدام مانور بدهد «فشار مدنی» بوده است: «فشاری که برای تامین نیرو به آنها وارد شده به نظرم یک فشار مدنی و اجتماعی است. در این نوع تامین نیرو بینش علمی اصلا وجود ندارد چرا که این نیروهایی که میخواهند بگیرند معمولا به صورت باری به هر جهت روانه آموزش و پرورش شدهاند. صدمه این را الان نخواهیم دید، 10 سال دیگر که این دانشآموزان به دانشگاه برسند میبینیم. آموزش و پرورش هم چون ساختار خلاقی برای تربیت نیرو ندارد و به خاطر ریاضت اقتصادی که دولت دچارش شده در پی استخدام نیروی ارزان بوده. حالا اینها تبدیل به موجی از اعتراضات کف خیابانی شدهاند و در عین اینکه نیرو هم کم دارند باید به این اعتراضات هم پاسخ دهند. حالا مساله به صورت یک تکلیف درآمده که تا مهر باید روشن شود. به نظرم اینگونه تکلیف افراد روشن میشود نه تکلیف نیروی آموزش و پرورش. این خاموش کردن شعلههای اعتراضاتی است که کف خیابانها اتفاق میافتد.»
سوی دیگر حرفهای ثقفی اشاره به ناکامیهای آموزش و پرورش در مراقبت از نیروهای رسمی و استخدامیاش دارد. کسانی که هنوز هم تکلیف برخی از وعدهها و قوانین، از جمله «فوقالعاده ویژه» را نمیدانند: «درپایان سال 98بود که موضوع افزایش 50درصدی فصل دهم قانون خدمات کشوری به ارگانهای دولتی ابلاغ شد و آموزش و پرورش با این ادعا که در سنوات گذشته این فصل را با طرح رتبهبندی اجرا میکرده است سبب بروز اعتراضهای گستردهای در بین معلمان شد از آنرو که این حق را آموزش و پرورش با افزایش سنواتی و آزمون در احکام معلمان اعمال و از آن بهرهبرداری موضوعی به نفع خود کرده است.
به هر حال این وزارتخانه با توجیهگرایی و فرار رو به جلو از این جو خارج شد تا آنکه آقای دکتر نوبخت اخیرا در لایواینستاگرامی خود موضوع فوقالعاده ویژه را طرح کردند و از دستگاههای دولتی خواستند تا آن را اجرایی کنند و هر دستگاهی که آن را اجرا نکرده است اقدامات همسو با سازمان برنامه را انجام دهد.» او معتقد است که آموزش و پرورش در این خصوص با معلمانش صادق نبوده این فوقالعاده را با شش ساعت کاراضافی با طرح معلم تمام وقت و در حد هفده ونیم درصد به جای پنجاه درصد اعمال کرده است: «آقای حاجیمیرزایی که تاکنون در حوزه مطالبات جدی و خوب عمل کرده اما در این فقره که اتفاقا خیلی مهم و اساسی است اندکی منفعل نشان داده و تنها به عبارت «پیگیری میکنیم» بسنده کرده است.
از آنجایی که همیشه پرداختی این دستگاه به کارمندانش از سایر دستگاهها کمتر بوده است - و این را همه میدانند- جای تعجب است که با وجود موافقت سازمان برنامه باز هم شاهد سهلانگاری مسوولان وزارتی هستیم. این دولت، دوماه دیگر قدرت اداری و اجرایی خواهد داشت و باید در این مدت مصوبه فوقالعاده ویژه 50درصد به هر طریق ممکن از هیات دولت اخذ شود که چه حق بزرگی از معلمان معطل و ضایع شده است. ضمنا آنگونه که پیداست قول تامین مالی این مهم هم از جانب آقای دکتر نوبخت اعلام شده و اکنون فقط و فقط نیازمند جدیت وزیر و معاون توسعه ایشان است تا آنکه این افزایش محقق شود.»
در مورد این موضوع سه روز پیش خبر رسید که آموزش و پرورش با سازمان برنامه و بودجه وارد مکاتبه شده است. ناصر سلیمانزاده، رییس مرکز برنامهریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش در مورد صحبتهای محمد باقر نوبخت مبنی بر اختصاص بودجه برای اعمال فوقالعاده ویژه فرهنگیان به تسنیم توضیح داده است: «دو موضوع خلط مبحث شده است، ما مجوز افزایش امتیازات فصل دهم را داشتیم که آن را اعمال کردیم اما فوقالعاده ویژه اصلا امتیازی نیست که امتیازاتش را 50 درصد افزایش دهیم، فوقالعاده ویژه مندرج در احکام، درصدی از مبالغ ردیفهای مندرج در احکام کارگزینی است و به نظرم جناب آقای نوبخت در صحبتهای خود افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری را مدنظر داشته است. در ضمن هیچ اعتباری برای افزایش 50 درصد فوقالعاده ویژه به آموزش و پرورش تخصیص نیافته است.
فقط تعدادی از وزارتخانهها و سازمانها به صورت موردی توانستهاند با اخذ مجوز این افزایش را اعمال کنند، وضعیت اغلب وزارتخانهها مانند آموزش و پرورش است.» گفتههای نوبخت سبب شده تا در 10 روز گذشته وزارت آموزش و پرورش در مورد سوءتفاهمها و «خلط مبحثها» توضیحاتی بدهد. معلمان در میان این وعدهها و توضیحها هنوز از سرنوشت دقیق آنچه قرار است انجام گیرد، اطلاعی ندارند. این بخشی از مشکلات نیروهایی است که به صورت رسمی در استخدام آموزش و پرورش هستند و به قول ثقفی آموزش و پرورش توان نگهداری از آنان را ندارد و سعی دارد با نیروهای کمدردسرتری کمبودهایش را جبران کند. نیروهایی که البته نشان دادند که به قول وزیر «توقع استخدام» دارند.
دیدگاه تان را بنویسید