کد خبر: 507390
|
۱۴۰۰/۰۵/۰۴ ۱۶:۵۹:۱۶
| |

بیانیه هواداران اقتصاد آزاد درباره وضعیت آب و پشتیبانی از مردم خوزستان:

پافشاری بر سیاست‌های اشتباه کار را در خوزستان به اینجا رسانده است

21 نفر از هواداران اقتصاد آزاد با انتشار بیانیه‌ای سیاست‌های اشتباه و پافشاری بر آن را عامل وضعیت کنونی آب در کشور دانستند. در این بیانیه تاکید شده: ایران، فلاتی بوده که هفت هزار سال بر مهندسی آب درخشان خود استوار مانده است. مردمان این سرزمین، در دل کویر، یزد و اصفهان و کرمان را ساخته‌اند.

پافشاری بر سیاست‌های اشتباه کار را در خوزستان به اینجا رسانده است
کد خبر: 507390
|
۱۴۰۰/۰۵/۰۴ ۱۶:۵۹:۱۶

اعتمادآنلاین| 21 نفر از هواداران اقتصاد آزاد با انتشار بیانیه‌ای سیاست‌های اشتباه و پافشاری بر آن را عامل وضعیت کنونی آب در کشور دانستند. در این بیانیه تاکید شده: ایران، فلاتی بوده که هفت هزار سال بر مهندسی آب درخشان خود استوار مانده است. مردمان این سرزمین، در دل کویر، یزد و اصفهان و کرمان را ساخته‌اند.

به گزارش اقتصاد24، متن این بیانیه به شرح زیر است:

فریاد این روزهای خوزستان؛ صدای لرستان، ندای اصفهان، نوای سیستان و بلوچستان، بانگ بوشهر و در یک واژه فریاد تمام ایران است. ایرانی‌ها، از کرد و لر و بختیاری تا آذری و گیلک و مازنی و فارس و عرب، همه با آن‌ها که بی‌آبی، جان به لب‌شان کرده، همراه و هم‌ندایند و نیک می‌دانیم اگر امروز دو، سه استان کشور با بحران آب روبه‌روست، فردا در شیراز و اصفهان و تهران و تبریز و رشت و آمل هم آب پیدا نخواهد شد. آن‌چه کار را به این‌جا رسانده، سیاست‌های اشتباه و پافشاری بر آن‌هاست نه بهانه‌های اقلیمی و دوره‌های خشکسالی که پدیده‌ای جدید یا غیرقابل پیش‌بینی نیست.

ایران، فلاتی بوده که هفت هزار سال بر مهندسی آب درخشان خود استوار مانده است. مردمان این سرزمین، در دل کویر، یزد و اصفهان و کرمان را ساخته‌اند. آن‌چه که سرنوشت این مردم را تعیین کرده، نه دوره‌های خشکسالی و پرآبی که کفایت و بی‌کفایتی حاکمان بوده است. در دهه‌ی 60 بر طبل افزایش جمعیت کوبیدند و درس نگرفته از مصیبت سونامی جمعیتی، امروز هم، سودای افزایش جمعیت را دارند، بساط کشاورزی قرون وسطایی را با نام «خودکفایی» در کشور گستراندند، دامپروی سنتی را پیشه ساختند و به طمع کسب مال و نام و دستاوردهای سیاسیِ منطقه‌ای، محلی و مقطعی، صنایع آب‌بر را بدون تکنولوژی‌های مدرن در اقصی نقاط کشور برپا کردند. نتیجه‌ی این سیاست‌ها چه می‌توانست باشد جز سوزاندن منابع آب کشور.


نه به آب‌های سطحی رحم کردند، نه به سفره‌های زیرزمینی، نه به نهرها و رودها و در نهایت حتا 200 میلیارد مترمعکب آب شیرین فسیلی کشور در اعماق پایین‌تر از 500 متری از سطح زمین را که پس‌انداز فرانسلی این سرزمین بود نیز به باد فنا دادند تا در شمال استان خوزستان برنج بکارند و دشت پرآب فارس را با خودکفایی گندم به تشنگی زمین و فرونشست بی‌سابقه بکشانند. عجبا، امروز که نتیجه‌ی ویران‌گر این سیاست‌های روشن شده نیز دست برنمی‌دارند، جمعیت بیش‌تر می‌خواهند و کشاورزی و دامپروری بزرگ‌تر.

مردم ایران

این‌ که خشکسالی یا تغییرات اقلیمی سبب این وضعیت است، تنها بهانه‌ی آن‌هایی‌ست که منابع کشور را در چهار دهه‌ی گذشته حیف و میل کرده‌اند و به جای استفاده در مسیر درست، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های کشور و بهره‌گیری از دیدگاه‌های کارشناسی کشورهای صاحب تکنولوژی، به جنگ با علم و دانش برخاسته‌اند و سیاست‌های ماجراجویانه را از سیاست خارجی تا سیاست اقتصادی و جمعیتی تداوم داده‌اند. هر کشوری با این سیاست‌ها بر زمین می‌خورد و از وضعیت امروز ایران، چه گواهی بهتر اما سرزمین‌مان هنوز شانس بقا و بازگشت به خویشتن را دارد. این وضعیت و تنش آبی، راه‌حل‌های جدی، دشوار و انتخاب‌هایی سخت دارد که تانکر و بطری آب و نمایش در تلویزیون نیستند. برای حل مساله‌ی بی‌آبی؛

1) باید از در آشتی با جهان و سازمان‌های بین‌المللی برخاست و مانند تمام خاورمیانه به استفاده از تجربه‌ی کشورهای دارای تکنولوژی در زمینه‌ی آبی و زیرساخت‌ها پرداخت. توصیه‌ها و منابع سازمان‌های بین‌المللی در این زمینه بسیار مددیار است.

2) نه افزایش جمعیت که ما به شدت نیازمند ارتقای سطح کارآمدی، بهره‌وری و مصرف دقیق و کارشناسی منابع انسانی هستیم. به جای این‌که کشور را مبتلا به سونامی جمعیتی دیگری کنیم که آینده را بسوزاند، ایران محتاج سونامی بازگشت ایرانیان سرمایه‌دار، نخبه، و کارشناس به کشورشان برای ساختن ریل ایران از نو است. سرزمین ایران با پهنه‌ای بسیار از کویر، مانند دیگر کشورهای خاورمیانه، پتانسیل جمعیتی محدودی دارد و دست بردن در ترکیب جمعیتی با سیاست‌های فاجعه‌بار دهه‌ی 60، از ریشه‌های جدی مشکلات گوناگون کشور است.

3) کشاورزی و خودکفایی، شعارهای ویران‌گری هستند که آب این مملکت را به تاراج برده‌اند. کشاورزی در ایران باید مدرن و محدود شود و مانند بیش‌تر خاورمیانه، در زمینه‌ی واردات غذا و کالاهای اساسی، کانال‌های مطمئنی پیدا کنیم. چنین تدبیری به جز از راه آشتی با جهان ممکن نخواهد شد.

4) پالایش و آمایش منطقه‌آی و ملی صنایع و پایان دادن به سیاست‌های قومی و منطقه‌ای یک ضرورت است. در تاسیس و یا بستن صنایع، باید توان انرژی کشور مقیاس اصلی قرار بگیرد.

5) سیاست‌های خسارت‌بار سدسازی و انتقال آب باید بلادرنگ خاتمه پیدا کند و حتی در برخی از آن‌ها بازنگری اساسی انجام شود.

ما فعالان هوادار اقتصاد آزاد و سیاست‌های باز، بر این باوریم که ایران را می‌توان نجات داد اگر زیرساخت‌های توسعه‌محور به جای ایدئولوژی و ایران به جای کیش و قوم و قبیله قرار بگیرد. دوباره تاکید می‌کنیم؛ آن‌چه بر خوزستان و لرستان می‌گذرد، آینده‌ی هر نقطه‌ای در جغرافیای ایران است. پاسخش با آتش گشودن به سوی مردمان این وطن نیست.

امضاء کنندگان به ترتیب الفبا:


1. ساسان آقایی

2. مهدی الیاسی
3. وحید باسره
4. مهرداد بزرگ
5. نجات بهرامی
6. مهدی حبیبی
7. رضا دلبری
8. علی دلبری
9. احسان رمضانیان
10. بابک زمانیان
11. آرمین سلیمانی
12. سینا شکوهی
13. جواد علیخانی
14. مهدی قدیمی
15. حسین کیا
16. نسیم گلستانی
17. یاسر مختاری
18. علی مصدقی
19. عباس محمودی
20. زهره نصرالله زاده
21. فرید هاشمی

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها