حسن موسوی چلک، مشاور رئیس سازمان بهزیستی در گفتوگو با اعتمادآنلاین:
در طول سالهای گذشته اقدامات فرهنگی مناسبی انجام ندادهایم که الان حاصل آن را ببینیم/ بازگشت اعتماد مردم به مسئولان میتواند تضمینکننده بهبود وضعیت روانی آنها باشد
حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری و مشاور رئیس سازمان بهزیستی، جلب اعتماد مردم به مسئولان را یکی از عوامل مهم در سلامت روان آنها میداند و میگوید: وقتی مردم به کسانی که کشور را اداره میکنند اعتماد نداشته باشند دچار استرس فراگیر میشوند، نسبت به هم بیاعتماد میشوند، آرام و قرار نمیگیرند چون از آینده خوب مطمئن نیستند.
اعتمادآنلاین| «از هر چهار ایرانی، یک نفر به یکی از اختلالات روانی مبتلا است.» این آماری است که وزیر بهداشت در توصیف وضعیت روانی مردم ایران ارائه کرده است. حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری و مشاور رئیس سازمان بهزیستی در گفتوگو با اعتمادآنلاین این وضعیت را حاصل عدم برنامهریزیهای فرهنگی میداند و در جواب این سؤال که آیا در سال جاری وضعیت بهتر خواهد شد، میگوید: «بعید است که اتفاق خاصی بیفتد چون متأسفانه ما روی تعیینکنندههای اجتماعی کار نکردهایم. فکر میکنیم اگر بر روی درمان متمرکز شویم، مراکز درمان را افزایش بدهیم، دارو را ارزان کنیم و... کاری از پیش بردهایم در حالی که اگرچه همه این کارها لازم است اما تمرکز روی آنها ما را از کاری که باید میکردیم و نکردیم غافل میکند.»
موسوی چلک ادامه میدهد: «وقتی از اختلالات روانی حرف میزنیم نمیتوانیم زمینههای بروز آنها را نادیده بگیریم. خیلیها مسائل اقتصادی را عامل اصلی این وضعیت میدانند اما الان میبینیم کسی که پول هم دارد باز حال خوبی ندارد. این یعنی یک سری فاکتورهای مهم در ناراحتی روانی مردم دخیل است که لزوماً به مسائل مالی مربوط نمیشود.»
او اعتماد مردم به مسئولان را یکی از فاکتورهای مهم در سلامت روان آنها میداند و میگوید: «وقتی مردم به کسانی که کشور را اداره میکنند اعتماد نداشته باشند دچار استرس فراگیر میشوند، نسبت به هم بیاعتماد میشوند، آرام و قرار نمیگیرند چون از آینده خوب مطمئن نیستند. همه اینها سلامت مردم را به خطر میاندازد.»
موسوی چلک ادامه میدهد: «بنابراین من فکر میکنم که بازگشت اعتماد مردم به مسئولان میتواند تضمین کنند بهبود وضعیت روانی آنها باشد و اگر مسئولان میخواهند قدمی برای بازگشت شادی، نشاط و آرامش داشته باشند اولین کاری که باید انجام بدهند این است که مردم را با تصمیمهای عاقلانه آرام کنند.»
او میگوید: «ما در طول سالهای گذشته اقدامات فرهنگی مناسبی انجام ندادهایم که الان حاصل آن را ببینیم. مردم به حال خودشان رها شدند و حتی در بسیاری از مواقع اگر هم خودشان میخواستند کاری انجام دهند با مقاومتهای سلیقهای روبهرو شدند. حالا به خودمان آمدهایم و می گوییم چرا مردم سلامت روان ندارند و یا فاکتورهایی که سلامت روان جامعه را نشان میدهند اینقدر در وضعیت بدی هستند. بهتر است از خودمان بپرسیم که چه کردهایم و در سیاستگذاریهایمان تجدید نظر کنیم.»
دیدگاه تان را بنویسید