کد خبر: 237490
|
۱۳۹۷/۰۷/۱۷ ۱۰:۵۸:۰۰
| |

ساواک القا کرده بود از همه چیز با خبر است

ساواک با پروپاگاندا (تبلیغات) به جامعه اینطور القا کرده بود که از همه چیز با خبر است. بعضی ها باورشان شده بود مثلا در یک جلسه 2 نفره، ماهواره ها و مراکز جاسوسی صدای آنها را ضبط می کند و به ساواک می دهد.

ساواک القا کرده بود از همه چیز با خبر است
کد خبر: 237490
|
۱۳۹۷/۰۷/۱۷ ۱۰:۵۸:۰۰

اعتمادآنلاین| دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین درباره آخرین دیدار با برادرش گفت: آخرین باری که شهید باهنر را دیدم وزیر آموزش و پرورش بود. ساکن کرمان بودم و سفرکوتاهی به تهران داشتم اتفاقا او با محافظان از وزارتخانه به منزل می رفتند. او زمانی که وزیر بود شاید چند شب به خانه نمی رفت و در وزارتخانه می ماند تا کارهای جاری را انجام دهد آن شب پس از مدتی می خواست به منزل برود. در همین بزرگراه چمران فعلی یکدفعه «رگبار تیراندازی» شروع شد محافظان هنرمندانه ماشین ها را متوقف کردند، دور زدند و به وزارتخانه بر گشتند.


وی با بیان اینکه شهید باهنر از کار زیاد، مستمر و دقیق خسته نمی شد، تاکید کرد: شهید باهنر جمله ای دارد که آنرا با همه وجود در او حس می کردم می گفت «من خستگی را هرگز ملاقات نخواهم کرد.»


نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: موضوعی که من را شرمنده می کند این است که با شهید باهنر عکس مشترک ندارم خلاف این روزها که همه سعی می کنند دیده شوند در اندیشه عکس گرفتن کنار وزیر یا نخست وزیر نبودم.

امام (ره) در سه جبهه مبارزه می کرد


باهنر با بیان اینکه پدرم پیشه ور بود و از نظر اقتصادی در خانوده ای ضعیف و بسیار متدین به دنیا آمدم، گفت : اگرچه مرحوم پدر معمم نبود و در حوزه علمیه درس نخوانده بود ولی به قدری متدین بود که به «شیخ اصغر» معروف شده بود. بسیاری از جلسات قرآن، دعای کمیل و سمات را خودش اداره می کرد.


وی ادامه داد: حاصل ازدواج مرحوم والدین 9 فرزند بود. شهید باهنر فرزند دوم و من هشتمین فرد خانواده بودم و فاصله سنی زیادی با هم داشتیم. یک یا 2 ساله بودم که شهید باهنر پس از پایان دبیرستان در کرمان برای ادامه تحصیل به قم رفت.


دبیرکل جامعه مهندسین اظهار داشت: ارتباط ما با شهید باهنر به دلیل ضعیف بودن وسایل ارتباطی، کم بود اگر اغراق نباشد می توانم بگویم تا زمانی که دیپلم گرفتم بیش از 2 یا 3 بار وی را ندیدم چون هر 2 یا 3 سال یکبار پیش ما می آمد و 10 روز می ماند سپس بر می گشت. وقتی به تهران آمدم و وارد دانشگاه شدم بلافاصله به واسطه شهید باهنر توانستم با محافل انقلابی ارتباطات وسیعی برقرار کنم.


باهنر گفت: چند سال پس از هجرت شهید باهنر به قم (سال 33)، نهضت حضرت امام (ره) علنی شد. شهید باهنر هم به همراه مرحوم هاشمی رفسنجانی، شهیدان بهشتی و مطهری جزو معدود فعالانی بود که در نخستین سال های شروع نهضت امام خمینی (ره) با این حرکت ارتباط برقرار و ارادت خود را به حضرت امام (ره) ابراز کرد.


وی تصریح کرد: در آن زمان نهضت امام (ره) در سه جبهه مبارزه می کرد. جبهه اول رژیم وابسته شاه بود. جبهه دیگر که مخالف شاه بود و علیه او مبارزه می کرد ملحدان و کمونیست ها بودند. آنها باور داشتند با دین نمی توان انقلاب کرد. تا قبل از نهضت امام (ره) تصور می کردند بدون مارکسیسم انقلابی بودن امکان ندارد. آنها می گفتند دین افیون توده ها و ذاتا ضدانقلاب است. مخالفان چپ گرای شاه جبهه عظیمی بودند که امام (ره) باید با آنها هم می جنگید. بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی باید اثبات می کرد با تکیه بر دین به عنوان موتور محرکه انسان می توان انقلاب کرد.


باهنر افزود: دسته سوم دین باوران سطحی نگر بودند که باور داشتند دین را نباید با سیاست آلوده کرد. به نظر آنها میدان سیاست قداست دین را از بین برده و جایگاه آنرا نزد مردم تضعیف می کند. به همین دلیل خیلی ها در قم و نجف اصولا با کار سیاسی، انقلاب و نهضت امام مخالف بودند.


وی با تاکید بر اینکه امام همزمان با این سه جبهه مبارزه می کرد، گفت: حضرت امام (ره) جمله مشهور شهید مدرس، «سیاست ما عین دیانت و دیانت ما عین سیاست ماست» را عملی کرد.

ساواک القا کرده بود از همه چیز با خبر است


دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین درباره فضای سیاسی دوران پهلوی دوم گفت: در مورد جو خفقان حکومت شاه هر چه بگویند کم است. جزو مبارزانی بودم که مدت کوتاهی یعنی حدود 4-5 ماه در زندان بودم. در همین مدت کوتاه بلایی بر سر من آوردند و شکنجه هایی کردند که می توانم درک کنم کسانی که اعدام شدند یا حبس ابد و زندان طولانی تحمل کردند چه کشیده اند.


وی خاطرنشان کرد: یادم است در فرصتی به شکل مورس (Morse) با سلول بغلی ارتباطی برقرار کردم متوجه شدم «علی اصغر بدیع زادگان» یکی از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که به 4 بار اعدام محکوم شده بود در آنجاست. او از دادگاه تجدیدنظر بازگشته بود. از اتفاقات دادگاه پرسیدم، گفت نامردها حتی یک اعدام مرا نبخشیدند. همین فرد 2 یا 3 روز بعد اعدام شد. بعدها به من گفتند تنها جای سالم بدنش همان چشمش بود که دیده بودی، یعنی در اثر شکنجه جایی از بدنش سالم نبود.


باهنر با تاکید براینکه در محیط خفقان دوران شاه، فعالان سیاسی بازداشت می شدند، افزود : ساواک با پروپاگاندا (تبلیغات) به جامعه اینطور القا کرده بود که از همه چیز با خبر است. بعضی ها باورشان شده بود مثلا در یک جلسه 2 نفره، ماهواره ها و مراکز جاسوسی صدای آنها را ضبط می کند و به ساواک می دهد.

ساواک به زندانیان می گفت اگر همکاری نکنی به همه می گوییم ساواکی هستی


باهنر با بیان اینکه ساواک از نفرت و بدنامی خود نزد افکار عمومی آگاه بود، افزود: یکی از تهدیدهای ساواک این بود که به زندانیان می گفت اگر همکاری نکنی بیرون شایعه می کنیم ساواکی هستی. آنها می دانستند که بدترین تهدید برای یک انقلابی این است که بیرون شایع کنند این فرد ساواکی است و دوستانش را لو داده است.


باهنر اظهار داشت: در سال های آخر حکومت شاه جو نظامی در دانشگاه حاکم بود. تصور می کردیم در یک محاصره نظامی قرار داریم پلیس در اطراف دانشگاه با سپر، باتوم و گاز اشک آور مستقر بود گاهی وقت ها می خواستیم شلوغ کنیم و به هم بریزیم، می گفتند فقط 10 دقیقه برای اعتراض فرصت دارید یعنی پس از 10 دقیقه ماموران گارد و ساواک می ریختند.

بازجو می گفت کابل معجزه می کند


باهنر درباره شکنجه اش توسط بازجوها، گفت: در 4 ماهی که آنجا بودم حسابی پذیرایی شدم. طوری که از تعریف شکنجه ها و اتفاقات حالت «اشمئزاز» به من دست می دهد. یکی از ساواکی ها کابلی داشت و با آن ما را حسابی پذیرایی می کرد و می گفت فلانی این کابل معجزه می کند اگر زندانی را با اتو یا سیگار بسوزانیم، از حال می رود و چیزی حس نمی کند اما این کابل بدون اینکه زندانی بیهوش شود گوشت پا را از بین می برد و به استخوان می رسد. فکر نکنید اگر مثلا 20، 50 یا 100 ضربه خوردید بیهوش می شوید و چیزی نمی فهمید خیالتان راحت می شود ، این طور نیست.

حکومت شاه روستائیان را به رسمیت نمی شناخت


باهنر در پاسخ به پرسشی در خصوص شعار برخی عناصر برای ستایش پهلوی ها و تلاش برای تطهیر کارنامه سیاه رژیم شاه، گفت: این رفتارها زیاد عجیب نیست 68 درصد جمعیت کشور پس از انقلاب به دنیا آمدند و زیر 40 سال دارند آنها با حواس پنجگانه محیط خفقان و رفتار وحشیانه عمال رژیم شاه را درک نکرده اند. باید این موارد به درستی به نسل های بعد منتقل شود.


وی با اشاره به اینکه از روزهای نخست انقلاب اسلامی 7 دوره نماینده مجلس بوده است، تاکید کرد: هنگام پیروزی انقلاب حدود 65 درصد جمعیت کشور، روستایی بودند. روستاییان در زمان شاه به رسمیت شناخته نمی شدند. وقتی به روستایی که جمعیتی 15 هزار نفری داشت می رفتیم التماس می کردند آب آشامیدنی، برق، جاده، کلاس مدرسه و امکان تحصیل برای آنها فراهم کنیم تا مثلا بتوانند محصولات روستا را به شهر برسانند و...


نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: 35 درصد جمعیت کشور شهرنشین بودند از این تعداد 5-6 درصد اشراف و طبقات بالا بودند و مابقی را طبقه سوم (پایین تر از طبقه متوسط) تشکیل می دادند.


وی ادامه داد: در شهر کرمان 100 هزار نفری فقط 15 دبیرستان وجود داشت که هرکدام 30 نفر دانش آموز سال آخر دبیرستان داشتند. سال 1350 که در کنکور قبول شدم کل قبولی های کرمان 10 نفر بود. یعنی از 500 دانش آموزی که دیپلم می گرفتند 2 درصد وارد دانشگاه می شدند. ولی امروز ظرفیت دانشگاه های ما 120 درصد دیپلمه ها است. البته در این زمینه افراط صورت گرفته و نباید به این شکل باشد در کل نسبت ها نجومی است و قابل مقایسه و بررسی با پیش از انقلاب نیست.

منبع: ایرنا

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها