ناشران افغانستانی از تجربهشان در نمایشگاه کتاب گفتند
ایران و افغانستان در اصل زمینه فرهنگی نه مشترک، بلکه یکسانی دارند. ولی شناخت چندانی وجود ندارد که باید یکسری آشناییسازی صورت گیرد. کتاب و مخصوصا کتابهای ادبی، مهمترین محصول فرهنگی هر کشور است. وقتی یک انتشارات از یک کشور در نمایشگاه بینالمللی شرکت میکند، در واقع فرهنگ آن کشور را با خود میآورد، آن را عرضه میکند و به دیگران میشناساند.
اعتمادآنلاین| محمدرضا شریعتی، مدیر روابط عمومی و مدیر اجرایی انتشارات افغانستان، انتشارات عرفان گفت: تاریخ کار ما به 32 سال پیش برمیگردد. یعنی سابقه ما در حوزه نشر کتاب، مخصوصا کتاب افغانستانی، یک سابقه 30 ساله است. مرکز انتشارات عرفان در ایران و شهر تهران است و در افغانستان نمایندگی فروش داریم، یعنی اینطور نیست که از افغانستان اینطور نیست که از افغانستان به ایران آمده باشیم، بلکه از ایران هم برای جامعه ایرانی و هم برای جامعه افغانستانی خود در حال تلاش و نشر کتاب هستیم. امسال انتشارات عرفان در نمایشگاه کتاب تهران نه مهمان است و نه میزبان، چون از سیویک دوره نمایشگاه ما در 29 دوره بودهایم و آن دو دورهای هم که شرکت نکردیم زمانی بود که رئیس انتشارات در افغانستان بود و توانایی ایجاد غرفه را نداشتیم.
شریعتی درباره حوزه فعالیت انتشارات خود بیان کرد: انتشارات عرفان با رویکرد کتب تاریخی، مخصوصا در حوزه شعر، داستان، رمان، فلسفه و ادیان در حوزه نشر کار میکند و لازم بهذکر است که انتشارات عرفان بهعنوان تخصصیترین ناشر افغانستان در حوزه نشر کتب تاریخی طی 30 سال گذشته است. شاید ما غنیترین کتابهای تاریخی در ارتباط با تاریخ افغانستان را هم چاپ و هم نشر دادهایم.
وی درباره مخاطب کتابهای این انتشارات اظهار کرد: در ارتباط با این مسئله باید در دو کانتکس کلی صحبت کنیم، کانتکس اول، جامعه میزبان مهاجرین افغان، یعنی جامعه ایران است. ما از حیث فروش کتاب به دوستان ایرانی خود و این مردم جداافتاده از تاریخ و فرهنگ خود، سعی میکنیم بیشتر کتب تاریخی ارائه کنیم و این هم به این دلیل است که شبهات تاریخی را از ذهن ایرانیان بزداییم. چون اغلب ایرانیها فکر میکنند حتی در طول تاریخ هم افغانستان یک کشور جدا از ایران بوده است درصورتی که این طور نبوده و ما باید به طور عمده، مستند و تاریخی بیان کنیم که در واقع افغانستان حدود 80 سال است که بهصورت رسمی و قانونی از ایران جداشده است. متاسفانه این مسئله تاریخی حتی در مدارس و دانشگاهها هم بد بیان شده است. ما میتوانیم دوستان ایرانی خود را از برهههای تاریخی مشترک آگاه و اقناع کنیم که ما از لحاظ تاریخی، فرهنگی اصلا با یکدیگر تفاوت نداریم، مخصوصا در رسوم و آئین سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان با هم مشترکات فراوانی دارند.
او ادامه داد: در کانتکس دوم که کانتکس مردم افغانستان است، ما بیشتر کتب شعر، رمان و تاریخ را عرضه میکنیم که در مجموع در بین مردم ایران کتب تاریخی ما و در بین افغانستانیها بیشتر کتب شعر و رمان فروش داشته است.
شریعتی درباره نمایشگاه کتاب تهران و کمکی که به آنها کرده است گفت: نمایشگاه کتاب تهران واقعا یک رحمت برای مردم افغانستان است. چون ما بهخاطر جنگهای 70 سالهای که در افغانستان داشتیم کمی عقب ماندیم. شاید آثار باستانی مهمترین چیزهایی نبود که در افغانستان تخریب شد، بلکه تاریخ و فرهنگ این ملت بود. فرهنگ مردم افغانستان دچار یک تغییر بسیار ناگهانی شد که این فرهنگ بایستی بازسازی شود و بازسازی این فرهنگ منوط به این است که ما در عرصههای جهانی و بینالمللی حاضر باشیم و یک چهره جدید از افغانستان را به مردم جهان ارائه کنیم. یک نمونه آن مردم ایران است. ما از مردم ایران جدا نیستیم، تاریخ و فرهنگ ما جدا نیست ولی بهخاطر جنگهایی که داشتهایم مردم ما شاید فرهنگ متفاوتی را از خودشان به جامعه میزبان که ایران بود، نشان دادند و ایرانیها باید میدیدند که افغانستانی که نزدیک به 3 میلیون مهاجر در ایران دارد دارای یک فرهنگ غنی، تاریخ مشترک و رسم و رسوم فرهنگی یکسان هستند و نمایشگاه کتاب این فرصت را به همه انتشاراتهای افغانستانی و خارجی داد تا بتواند فرهنگ خود را هرچه بیشتر و بهتر برای جامعه میزبان خود به نمایش بگذارد.
مدیر روابطعمومی انتشارات عرفان درباره نویسندگانی که با این انتشارات همکاری دارند اظهار کرد: انتشارات ما مختص نویسندگان افغانستانی نیست، بلکه ما نویسنده و مولف ایرانی هم زیاد داریم. مثلا ادیب برومند، محمد عراقی، مصطفی ساکت و مجتبی نیکرها که کتاب ارزشمند «رهنمودهای مقام معظم رهبری در ارتباط با ملت شریف افغانستان» را گردآوری و تالیف کرده است.
شریعتی درباره تاثیری که ادبیات ایران و افغانستان بر هم داشتهاند، عنوان کرد: قبل از شروع جنگهای خانمانسوز در افغانستان، شاید در دهههای 40 و 50 یا حتی 60 نویسندگان و شاعران بزرگ ایران و افغانستان در حوزه داستان و شعر، شانه به شانه هم حرکت میکردند و پیش میرفتند اما بعد از اینکه مهاجرتهای گسترده انجام شد و در حال حاضر جامعه نوی ادبی افغانستان بیشتر به جامعه ادبی ایران نظیر فریدون مشیری، سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد، سیاوش کسرایی و حتی فاضل نظری و بزرگان دیگر نگاه میکند. چون حضور این بزرگان در ادبیات افغانستان واقعا پررنگ است و در بین محافل ادبی حضور این افراد به لحاظ سبک شعرها نیز و از مضمون آثار بسیار دیده میشود. جلالآلاحمد، سیمین بهبهانی و ... در افغانستان بسیار طرفدار دارند حتی غزلسرایان جوان ما نظیر فاضل نظری بسیار پرطرفدار هستند که ما شناخته شدن اینها را ابتدا مدیون فضای مجازی و در درجه بعد مدیون تلاشهایی هستیم که در ایران و افغانستان برای تبادلات فرهنگی صورت گرفته است.
مدیر اجرایی و روابطعمومی انتشارات عرفان در پایان گفت: دوست داریم دوستان و جامعه کتابخوان ایرانی ما بدانند که انتشارات عرفان به عنوان ناشر تخصصی کتب افغانستانی در ایران، علاقهمند به همکاری با دوستان ایرانی و کسانی که به تاریخ و فرهنگ افغانستان علاقهمندند است تا بتوانیم پیوندها و تعمقات فرهنگی بین دو کشور را بیشتر کنیم و در سپهر فرهنگی دو کشور ستارههای درخشانی باشیم.
در ادامه مریم نظری، سرپرست غرفه انتشارات تاک افغانستان در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران درباره حضور خود در نمایشگاه گفت: ما امسال با غرفه خانه کودکان افغانستان و تاک در نمایشگاه شرکت کردهایم. مخاطبان ما هم از دوستان ایرانی و هم از هموطنان افغانستانی هستند. حوزه کار ما کودک و ادبیات است و در غرفه تاک، کتابهای رمان، داستان و شعر عرضه کردهایم که خوشبختانه طی این دو سالی که در نمایشگاه بینالمللی کتاب شرکت میکنیم، بیشتر دوستان ایرانی که همزمان ما هستند با ادبیات افغانستان آشنا شدند و نویسندههای شاخص ما را میشناسند. حتی خیلی از دوستان را میبینیم که فقط برای تهیه کتابهای افغانستانی به نمایشگاه کتاب آمدهاند که ما از این بابت بسیار خوشحالیم.
وی در ادامه گفت: از افغانستان حدود 5 الی 6 غرفه در این دوره نمایشگاه کتاب تهران شرکت کردند. در افغانستان بخش کودک یکی از بخشهایی است که از آن غافل ماندهایم و شاید کمتر به آن توجه میشود و متاسفانه کتاب کودک خیلی کم است اما خانه کودکان افغانستان سالهای زیادی است که تلاش میکند این کمبود را جبران کند و میتوان گفت جزو تنها پرچمداران این حوزه است که برای کودکان مهاجر افغانستان در ایران فعالیت میکند.
نظری به معرفی دیگر غرفههای افغانستانی حاضر در نمایشگاه پرداخت و اضافه کرد: از دیگر غرفههای افغانستانی حاضر در نمایشگاه انتشارات عرفان است که بیشتر کتب تاریخی دارد انتشارات واژه با 35 عنوان کتاب شرکت کرده است و غرفه احراری که از شهر هرات شرکت کرده، تابهای بسیار خوبی دارند و از غرفههای پرمخاطب ما طی این چند دوره شرکت در نمایشگاه کتاب تهران است.
او ادامه داد: در غرفه خود ما بیش از صدعنوان کتاب است که خوشبختانه تا الان با استقبال خوبی مواجه شده است و میتوان گفت مخاطبان ایرانی و افغانستانی ما برابر هستند. اتفاق خوبی که در این دوره نمایشگاه برای ما افتاد این بود که یک مجموعه 12 جلدی شعر از شاعران مختلف افغانستان را در سالن ملل رونمایی کردیم که تاکنون با استقبال خوبی مواجه شده است. بخش رمان ما بیشتر مورد توجه دوستان قرار گرفته و رمانهای پرفروشی از نویسندگانی چون محمدحسین محمدی که رئیس انتشارات تاک هم هستند، عتیق رحیمی، رهنورد زهتاب و یک مجموعه داستان از زنان نویسنده افغان با استقبال خوبی مواجه شده است.
نظری درباره شدت در نمایشگاه کتاب تهران گفت: این اتفاق حتما برای ما سود داشته است. ایران و افغانستان در اصل زمینه فرهنگی نه مشترک، بلکه یکسانی دارند. ولی شناخت چندانی وجود ندارد که باید یکسری آشناییسازی صورت گیرد. کتاب و مخصوصا کتابهای ادبی، مهمترین محصول فرهنگی هر کشور است. وقتی یک انتشارات از یک کشور در نمایشگاه بینالمللی شرکت میکند، در واقع فرهنگ آن کشور را با خود میآورد، آن را عرضه میکند و به دیگران میشناساند. مهمترین سود شرکت چندساله ما در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، این است که زمینه آشنایی با ادبیات و فرهنگ افغانستانی، بین دوستان ایرانی فراهم شده است. البته سود مالی شرکت در نمایشگاه از فروش کتابها به دست میآید و بدیهی است. ولی مهمترین سود شرکت در این رویدادها، مخصوصا بین دو کشور که همزبان و هم فرهنگ هستند، شناخت و دوستی دو کشور است.
سرپرست غرفه تاک درباره تاثیر ادبیات دو کشور ایران و افغانستان بر یکدیگر گفت: نویسندگان زیادی در افغانستان داریم که از ادبیات ایران تاثیر پذیرفتهاند. مثلا محمدحسین محمدی که کتابهای او از جمله پرفروشهای ما هستند، قبلا در ایران زندگی کرده و بهطبع زندگی کردند در کشوری با زمینه فرهنگی یکسان با سرزمین مادریاش روی قلم او تاثیر گذاشته است حتی نویسندگانی داریم که از مهاجرت خودشان به ایران نوشتهاند و همچنین برعکس، نویسندگانی از ایران داریم که در نمایشگاه کتاب این زمینه فراهم میشود که با کتابهای افغانستان آشنا شوند. برخی نویسندگان ایرانی کتابهای ادبیات افغانستان را میخوانند تا از اوضاع افغانستان آگاه شوند و در کتابهایشان استفاده کنند، مثل رضا امیرخانی که چند روز پیش از غرفه ما بازدید کرد. یا مثلا کتابی از عتیق رحیمی نویسنده افغانستانی که به زبان فرانسه نوشته شده و توسط یک دوست مترجم ایرانی به فارسی ترجمه شده است. در مجموع از این کارهای مشترک زیاد داریم.
منبع: ایبنا
دیدگاه تان را بنویسید