روایتی تازه از دیدار عیدانه مسئولین با رهبری

اعتمادآنلاین - سید کاظم اکرمی ، وزیر آموزش و پرورش در کابینه میر حسین موسوی روایتی از دیدار با مقام معظم رهبری در ٢٤ فروردین‌ ماه را در اختیار « اعتمادآنلاین » قرار داده است. او در این روایت از حاشیه ها و افرادی که در این دیدار حضور داشته اند صحبت کرده است.

متن کامل روایت سیدکاظم اکرمی در ادامه می آید:

صبح روز سه شنبه 24 فروردین ماه در دفتر کارم مشغول نوشتن کتابی که مدت هاست در دستور کارم دارم بودم که منشی به بنده گفت از دفتر رهبری تماس گرفته اند با شما کار دارند. از دفتر رهبری به بنده گفتند که برای نماز ظهر پیش آقا بیایید تا با ایشان نماز بخوانید. من هم مدتی بود می خواستم نامه ای به رهبر بنویسم که تا آن نامه را بنویسم و آن را پاک نویس کنم و خودم را به خیابان انقلاب برسانم و به دفتر رهبری بروم، متاسفانه مقداری به این دیدار دیر رسیدم.

با اینکه دیر رسیده بودم به مراسم اما وارد اتاقی شدم که مراسم در آن در حال برگزاری بود. مراسم در اتاق کوچکی برگزار شده بود و آن چنان بزرگ نبود. من هم چون دیر رسیده بودم مجبور شدم عقب جمعیت بشینم.

از همان فاصله تقریبا دوری که نشسته بودم چهره های آشنایی می دیدم که به این مراسم آمده بودند. آقای محمدرضا عارف، آقای دکتر عارفی، آقای دعایی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، آقای علیرضا محجوب، آقای تابش خواهرزاده آقای سید محمد خاتمی، آیت الله تسخیری، آقای علی نیکزاد وزیر مسکن دوران دولت احمدی نژاد، آقای مصباحی مقدم و گمان می کنم که آقای کامران دانشجو هم نیز در بین حضار بودند. همچنین دو نفر دیگر از نماینده های مجلس هم بودند که چون جلوی من بودند نمی توانستم آنها را دقیق ببینم.

یکی از نکات جالب توجه برای من در این مراسم شوخی بود که با رهبر انجام دادم. ماجرا هم از این قرار بود که بعد از نماز جماعتی که به امامت ایشان خوانده شد، زمانی که ایشان به طرف جایگاه آمدند، من به شوخی به ایشان گفتم که چه خوب می شد این جلسه با نهار تمام می شد. وقتی این موضوع را گفتم، رهبر خندیدند و ابراز خوشحالی کردند.

دیداری که ما در آن حضور داشتیم در اتاقی برگزار شد که رهبری معمولا با اشخاص و مقامات سیاسی کشورها دیدار می کنند. این اتاق به نظرم 50 یا 60 متر بود. همچنین این را هم اضافه کنم که در این جلسه خانم ها هم حضور داشتند که در مجموع تعداد آنها 5 - 6 نفر بود.

در طول جلسه به غیر از من افراد دیگری هم نامه هایی همراه با خود آورده بودند تا آن را تقدیم رهبر کنند و من مشاهده می کردم که در طول جلسه نامه هایی به ایشان از سوی افراد مختلف داده می شد. به طور کل جلسه ای که برگزار شد بسیار خوب بود و همانطور که خود ایشان هم گفتند در این جلسه افرادی از گروه های مختلف حضور داشتند و ایشان هم صحبت مهم و قابل تاملی را مطرح کردند که همه گروه ها و سلیقه ها باید در ادامه کشور حضور داشته باشند و همه باید تلاش کنند تا افکار و اندیشه هایشان را در مسیر انقلاب بریزند. نکته مهم دیگر به نظرم توصیه رهبر برای کمک به دولت بود که از اقتصاددانان خواستند به دولت کمک کنند.

حالا شما از من پرسیدید که آیا رهبر به بنده و دیگر افراد حاضر در جلسه عیدی داده است یا خیر که باید بگویم ایشان در این جلسه عیدی ندادند و خبری هم از عیدی نبود. بنده هم چون اواخر فروردین ماه بود به فکر عیدی نبودم وگرنه اگر زودتر بود شاید می شد فکری به حال عیدی کرد.

کل این دیدار در حدود 40 دقیقه به طول انجامید و وقتی هم که ایشان جلسه را ترک، بنده پیش آیت الله تسخیری رفتم و اظهار محبتی به ایشان کردم. با وجود اینکه ایشان از بنده جوان تر است اما بسیار پیر و شکسته شده است که امیدوارم همیشه سلامت باشد. بعد از آن هم من هم برگشتیم به دانشگاه غیرانتفاعی و در آنجا نهار را میل کردیم و خداوند را شکر کردم که تا کنون سرپا هستم و می توانم از منافع مردم و جامعه صحبت کنم. به هر حال کشور نیاز به اتحاد دارد اما متاسفانه برخی گمان می کنند، بنده وابسته به حزب یا جریان خاصی هستم، در صورتی که اینطور نیست و من شخصا چنین دیدی نه تنها ندارم بلکه هیچ رابطه سازمانی نیز با اصلاح طلبان یا اصولگرایان ندارم بلکه تنها منافع مردم و جامعه را تشخیص می دهم و در رابطه با آن صحبت می کنم. اینکه در آن دیدار رهبر بر نظرات و اندیشه های مختلف تاکیید داشتند بسیار مهم بود و باید مورد توجه افراد و گروه های سیاسی قرار بگیرد. در این چند خط این نکات را باید بگویم که ما مسلمان و برادر هستیم اما به این معنی نیست که نباید اختلاف سلیقه وجود داشته باشد و حتی من معتقدم که اختلاف سلیقه باید هم در جامعه وجود داشته باشد. اما اینکه بگوییم حرف باید حرف من باشد درست نیست بلکه باید به همه سلیقه ها و اندیشه ها اجازه بدهیم در جامعه حضور داشته باشند. حتی قرآن کریم نیز فرموده است که خدا نخواسته است که همه افراد به یک جور فکر کنند وگرنه افراد را به گونه ای می افرید که همه یک جور فکر کنند. در همین راستا گروه های سیاسی و فعالان باید توجه کنند که خداوند به مردم اختیار داده است که افکار و اندیشه های مختلف داشته باشند و آنها نیز باید بر این اساس اقدام کنند، چرا که حضور افکار و اندیشه های گوناگون در کشور بسیار خوب و دارای اهمیت است.

من نگران می شوم وقتی برخی از دوستان با تاکید می گویند، آنچه که ما می گوییم درست است و بقیه اشتباه می کنند. خوب است اینجا ذکر خاطره ای هم در این باره بکنم و آن هم اینکه در طول زندگی ام و آن زمانی که در آموزش پروش بودم، یکی از مشکلاتی که داشتم این بود که اطرافیان و برخی از دوستان به بنده می گفتند دو نفر از معاونان تو از جمله آقای حداد عادل با تو همفکر نیستند و تو چطور اینها را تحمل می کنی و از این دست صحبت ها. اما من در مقابل به آنها می گفتم لزومی ندارد که این افراد با من همفکر باشند، همین که کارها را پیش می برند برای من کافی است. می خواهم بگویم که نگاه من ملی است و باید ملی فکر کنیم. ما باید توجه داشته باشیم که در نهایت همه صحبت ها و تلاش ها باید برای رفع مشکلات مردم باشد. انشالله که همه گروه های سیاسی و اجتماعی با تعامل و همکاری کشور را در مسیر توسعه و پیشرفت پیش ببرند و همچنین مجلس اینده محلی برای کمک به مردم و دولت باشد و نمایندگان اول از همه چیز خواسته های مردم را در دستور کار داشته باشند نه اینکه دنبال چیزهای دیگری باشند.