سریال جنگل آسفالت به کارگردانی پژمان تیمور تاش

در سریال جنگل آسفالت بازیگرانی چون امیر جعفری، ریما رامین‌فر، دیبا زاهدی، فرشته حسینی، مریلا زارعی، نوید محمدزاده، و... به ایفای نقش پرداخته اند. سریال جنگ آسفالت محصول کشور ایران به کارگردانی پژمان تیمورتاش؛ نویسنده و کارگردان ایرانی سینما و تلویزیون است.

داستان سریال جنگل آسفالت

هنگامه برای فراهم کردن پول دیه وقت زیادی ندارد. ایرج پیشنهاد کار خطرناک اما پر سود مفت کشی را به هنگامه می دهد و...

عوامل سریال جنگل آسفالت

نویسنده: مهدی اسد زاده و پژمان تیمورتاش| کارگردان: پژمان تیمورتاش| تهیه کننده: اسماعیل عفیفه

بازیگران: نوید محمدزاده، امیر جعفری، مریلا زارعی، فرشته حسینی، علیرضا جعفری، ریما رامین‌فر، نازنین فراهانی، مجید آقاکریمی، دیبا زاهدی، آزاده صمدی و مسعود کرامتی.

نوید محمد زاده و حواشی فیلم هایش

از اوایل سال هزار و چهارصد و دو (پس از انتشار غیر قانونی فیلم عصبانی نیستم) انتشار غیرقانونی سه فیلم سینمایی دیگر، شانس دیده شدن فیلم های قابل بحث در سینما را به صفر رساند و نوید محمد زاده یکی از بازیگران پرکاری بود که فیلم هایش روی پرده سینما اکران نشد. برادران لیلا، تفریق، شب داخلی دیوار به شکلی غیرقانونی و با کیفیت خوب منتشر شده اند. جنگل آسفالت اما جدیدترین اثری است که توسط شبکه نمایش خانگی به نمایش در آمده است.

پژمان تیمور تاش

پژمان تیمورتاش متولد 1364 در شاهرود، نویسنده، بازیگر و فیلمساز است. فیلم سینمایی مفت آباد نخستین تجربه سینمایی او بود. نگارش رمان قبل از مردن چشم هایت را ببند، بازی در فیلم سینمایی گلدن تایم و نویسندگی فیلم شهربانو بخشی از سوابق هنری اوست.

اسماعیل عفیفه

اسماعیل عفیفه تهیه کننده ایرانی سینما و تلویزیون متولد سال ۱۳۴۱ است که سابقه فعالیت در آثاری همچون جنگل آسفالت، همسایه ها، شمارش معکوس، هوای تازه، جوانی، دیدار و میوه ممنوعه را در کارنامه هنری خود دارد.

بررسی سریال جنگل آسفالت

سریال جنگل آسفالت داستانی مشخص دارد. هنگامه برای فراهم کردن پول دیه برادرش که مرتکب قتل شده، وقت زیادی ندارد و میخواهد هر چه سریع تر مبلغ دو میلیارد تومان خون بها را به خانواده مقتول بپردازد. او که ماجرا را از مادرش پنهان کرده، به دنبال سریع ترین راه برای به‌دست آوردن و پرداخت دیه است. ایرج که سابقه ای نه چندان درخشان در بازار دارد، از طریق پاشا به هنگامه پیشنهاد مفت کشی(جا به جایی و مبادله طلا با دلار) را می دهد اما با مفقود شدن پسر ایرج، تمام معادلات به هم می ریزد.

داستان، داستان پر التهابی است، دغدغه دارد و اجتماع را به چالش می کشد. مافیاهایش گردن کلفت هستند و نمی‌توانند با قانون از پس یکدیگر بر بیایند. هر رئیس، رئیسی دارد و از دیگری تبعیت میکند. در جنگل آسفالت، قانون جنگل است؛ هرکسی برای خودش قوانینی دارد و خودِ قوانین دست و پای صاحبان‌شان را می بندند. معما و تعلیق در جنگل آسفالت حرف اول را میزند. پاشا دنبال سرمایه اش است و ایرج به دنبال پسرش؛ خون جلوی چشمانش را گرفته و دیگر از بالا دستی هایش خط نمیگیرد. پاشا نگران هنگامه است و با این که خود، بالا دستی است، از بالادستی اش میترسد.

جنگل آسفالت، طبقه بندی شده است؛ در اوج بی قانونی، قانون دارد و هر کس مطیع قوانین نباشد؛ یا بازنشسته می‌شود یا در شیطون بازار به‌عنوان مهره ی سوخته شناخته می‌شود.

اگر بخواهیم فیلمنامه جنگل آسفالت را بررسی کنیم میتوانیم بگوییم قهرمان هنگامه است که میخواهد پسر ایرج را پیدا کند. او اگر پسر ایرج را پیدا نکند، با تهدید های جانی از طرف افراد مختلف رو به رو خواهد بود.

در این راه شخصیت هایی مثل ایرج، پاشا، داوود و غیره می‌توانند در روند داستان، به‌عنوان حریف در لباس متحد، متحد در لباس حریف، عامل کنش و واکنش، تعلیق و برانگیخته شدن عواطف و احساسات نقش داشته باشند.

تیم بازیگران از جمله امیر جعفری، نوید محمد زاده، فرشته حسینی و دیبا زاهدی شبیه یکدیگر هستند و تناسب نقش ها باعث میشود مخاطب احساس کند با یک اثر قوی و درخور مواجه است.

جنگل آسفالت در عین اینکه پیچیدگی داستان دارد، اما مخاطب را سردرگم نمیکند. داستانش را بر اساس ماجرا چیده است و تعقیب و گریز را مرحله به مرحله دنبال میکند. در کنار ماجرا، شخصیت های داستان، پیشینه و پیش داستانی دارند که اطلاعات لازم را به مخاطب می دهد.

قسمت اول جنگل آسفالت تا حدود زیادی اطلاعات کافی را درباره شخصیت ها به ذهن مخاطب تزریق کرده است. جنگل آسفالت با توجه به فیلمنامه، عوامل تولید، تهیه کننده و... میتواند جزء یکی از سریال های موفق در ژانر درام و معمایی باشد. سال چهارصد و دو و اوایل هزار و چهارصد و سه، شروع پرقدرتی در شبکه نمایش خانگی تلقی می‌شود. از پخش سریال های زخم کاری ۲، نیسان آبی ۲، مرداب، گناه فرشته گرفته تا هفت، دفتر یادداشت و جنگل آسفالت.

معرفی چند فیلم از نوید محمد زاده

1. عصبانی نیستم (رضا درمیشیان)

فیلم در مورد دانشجوی ممتازی به نام نوید است که به دلیل فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه اخراج شده‌است. او نامزدی به نام ستاره دارد که از طرف پدرش تحت فشار است و نوید تلاش می‌کند که بتواند مشکلاتشان را حل کند اما ...

2. لانتوری (رضا درمیشیان)

لانتوری نام باند تبهکاری است. این باند متشکل از سه مرد و یک زن است. آن‌ها اقدام به دزدی و زورگیری می‌کنند. سردسته لانتوری پسری است به نام پاشا. او ناخواسته عاشق زنی به نام مریم می‌شود. اما پس از بی‌توجهی مریم، وی اقدام به اسیدپاشی به صورت دختر می‌کند و…

3. خشم و هیاهو  (هومن سیدی)

«تینا» همسر «خسرو پارسا»، خواننده مشهور پاپ، پس از اطلاع از رابطه پنهانی همسرش با دختر دانشجویی به نام «حنا» اقدام به خودکشی ناموفق میکند و پس از قطع نخاع و رفتن در کما به خانه بازمیگردد. «خسرو» با آوردن «حنا» به عنوان پرستار خصوصی «تینا»، با یک تیر چند نشان میزند، اما چندی بعد «تینا» در بسترش به طرز فجیعی به قتل میرسد و…

4. متری شیش و نیم  (سعید روستایی)

نوید محمد زاده در نقش یکی از سرکردگان توزیع مواد مخدر ایفای نقش می کند؛ شخصیتی که از طبقه ضعیف جامعه وارد این چرخه شده است و با سرمایه عظیمی که از این طریق به دست آورده؛ در پی ایجاد رفاه نسبی برای خود و نزدیکان خود است. او در فیلم بارها تلاش می کند با دادن رشوه به نیروهای پلیس مبارزه با مواد مخدر، زمینه آزادی خود را از زندان فراهم کند.

5. مغز های کوچک زنگ زده (هومن سیدی)

در منطقه ای نزدیک البرز و زندان قزل حصار، یک آبادی وجود دارد که مختص قشر فرودست و آشغال جمع کن‌ها، اراذل و اوباش، فروشندگان مواد و افراد به شدت گیر افتاده در تمکن مالی است. شکور، شاهین، شهره و شهروز به همراه پدر و مادرشان، در این آبادی زندگی می‌کنند. خشونت‌های جامعه و مسائل جمعی مواد مخدر به طوری این خانواده را تحت‌الشعاع قرار داده‌است که این خانواده از هم می‌پاشد. این داستان ها جنایت‌ها و جرم‌هایی را در دنیای این افراد به وجود می آورد …

6. بدون تاریخ بدون امضا  (وحید جلیلوند)

دکتر کاوه نریمان هنگام رانندگی با یک موتورسیکلت که خانواده ای سوار آن بودند، تصادف می‌کند و ظاهراً مشکلی برای هیچ یک از اعضای خانواده پیش نمی‌آید. اما فردای آن روز او در محل کارش یعنی پزشکی قانونی، با جسد پسر همان خانواده روبه‌رو می‌شود اما از رویارویی با خانواده متوفی خودداری می کند تا متوجه دلیل اصلی مرگ پسر شود…

7. تفریق (مانی حقیقی)

فرزانه مردی را در خیابان می بیند که با شوهرش جلال، مو نمی زند. وقتی او را دنبال می کند و آن مرد را با زن دیگری می بیند، به گمان این‌که جلال به او خیانت می کند، شروع به از بین بردن رابطه خود و شوهرش می کند.

8. شب، داخلی، دیوار  (وحید جلیلوند)

علی، مردی نابینا، قصد خودکشی دارد که توسط دربان ساختمانش منصرف می‌شود. به او اطلاع داده می شود که پلیس در جست‌وجوی زنی است که فرار کرده و در جایی از ساختمان مخفی شده است. علی (با بازی نوید محمدزاده) کم کم متوجه می شود که لیلا، زن فراری، داخل آپارتمانش است. لیلا موحد (با بازی دیانا حبیبی)، پس از شرکت در اعتراض کارگران که منجر به هرج و مرج شد، پسر ۴ ساله خود را گم می‌کند. او هنگام انتقالش به ون پلیس، مضطرب و نگران است. علی تصمیمی می‌گیرد تا لیلا را از این وضعیت نجات دهد و…